فرانسه روی ریل تزلزل
اوج این نارضایتیها در اعتصاب سراسری بروز یافته است که زندگی روزمره در سراسر فرانسه را مختل کرده است. رانندگان قطار، تکنسینها و کارکنان ایستگاه به طور گروهی کار خود را متوقف کردهاند که منجر به لغو گسترده و کاهش قابل توجه خدمات شده است

فرانسه روی ریل تزلزل
از اوایل ماه مه ۲۰۲۵، شبکه ریلی فرانسه درگیر مجموعهای از اعتصابات گسترده شده است که توسط کارکنان SNCF (شرکت ملی راهآهن فرانسه) به نشانه اعتراض به اصلاحات دولتی و شرایط نامناسب کاری آغاز شد. اعتصابات سراسری شامل رانندگان قطار، تکنسینها و کارکنان ایستگاهها، بخشهایی از حملونقل عمومی را فلج کرده و به بحران اجتماعی عمیقی در این کشور دامن زده است. این اعتراضات که از مطالبات دستمزد بالاتر، کاهش ساعات کاری و امنیت شغلی کافی نشأت میگیرد، پیامدهای روانی شدیدی برای کارگران به همراه داشته و نارضایتی گستردهای را نسبت به مدیریت دولت و شرکت راهآهن ایجاد کرده است. همزمان، حمایت برخی سندیکاها و نقش برجسته سازمانهای کارگری، اعتصابات را ادامهدار کرده و چالشهای زیرساختی و اقتصادی متنوعی پیش روی فرانسه قرار داده است.علت این ناآرامیها، اصلاحات پیشنهادی دولت است که از سوی کارگران اقدامی علیه معیشت و شان آنها است. این تغییرات، با هدف مدرنسازی سیستم راهآهن و رسیدگی به کسریهای مالی آن انجام شده است.
علاوه بر این، نارضایتیهایی در مورد افزایش ساعات کاری و الگوهای شیفت نامنظمتر وجود دارد که به طور قابل توجهی به خستگی جسمی و استرس روانی منجر میشود. همچنین، ترس و نگرانی در مورد امنیت شغلی امری رایج شده است و تهدید به برونسپاری، همراه با الزامات آزادسازی از اتحادیه اروپا، نگرانیها در مورد ثبات شغلی آینده را بوجود آورده است.
اوج این نارضایتیها در اعتصاب سراسری بروز یافته است که زندگی روزمره در سراسر فرانسه را مختل کرده است. رانندگان قطار، تکنسینها و کارکنان ایستگاه به طور گروهی کار خود را متوقف کردهاند که منجر به لغو گسترده و کاهش قابل توجه خدمات شده است. این مسئله در مراکز بزرگ شهری مانند ایل-دو-فرانس، تأثیر بر خطوط RER بیشتر بوده و میلیونها مسافر را مجبور به جستجوی روشهای حملونقل جایگزین، که اغلب گرانتر هستند، کرده است. پیامدهای موجی این فلج شدن به اقتصاد نیز کشیده شده و خدمات باری و زنجیرههای تأمین را مختل کرده است[1].
در کنار آن، فشار روانی بر کارکنان حملونقل امری مهم است که چندان به آن توجه نمیشود. مطالعات همبستگی قوی بین خواستههای روانشناختی بالا، کنترل پایین بر برنامههای کاری و ساعات نامنظم با نرخهای بالای افسردگی و اضطراب در میان کارکنان حملونقل را نشان داده اند. رویدادهایی مانند توقفهای اضطراری یا حوادث مربوط به مسافران، رضایت شغلی را کاهش داده است و به چرخه فرسودگی شغلی منجر شده است. دسترسی ناکافی به حمایت اجتماعی و مراقبتهای بهداشتی، احساس ناامنی و انزوای کارگران را تشدید کرده است.
با این حال، دولت فرانسه نگرانی زیادی را در مورد بحران اجتماعی طولانیمدت و ناتوانی خود در حل سریع اختلاف ابراز کرده است. پاتریس وریگریت، وزیر حملونقل، هزینه مالی قابل توجه هر روز اعتصاب را برجسته کرده و زیان 10 میلیون یورویی در سرمایهگذاریهای برنامهریزی شده راهآهن را تخمین زده است، که پروژههای مهم مدرنسازی و اهداف حملونقل دوستدار آبوهوا را به خطر میاندازد. مقامات دولتی اذعان دارند که ناکامیهای مکرر در دستیابی به توافق با اتحادیهها، خطر یک بنبست طولانی را ایجاد میکند که میتواند برنامه اقتصادی گستردهتر سال 2025، از جمله اهداف کلیدی بودجهای و زیستمحیطی را تضعیف کند. این بحران مبارزه دولت برای ایجاد تعادل بین اصلاحات ضروری و حفظ صلح اجتماعی و اطمینان از عملکرد خدمات عمومی حیاتی را آشکار میکند[2].
این اعتصاب پوشش رسانهای گستردهای در سراسر فرانسه داشته است، به طوری که روزنامههای ملی و رسانهها پخش گزارشهای دقیقی از اعتراضات، شهادتهای کارگران و مذاکرات اتحادیهها ارائه دادهاند. در واقع این توجه رسانهای صدای کارگران اعتصابی و نارضایتیهای آنها را در کانون گفتمان عمومی قرار داده است. نقش سازمانهای کارگری در سازماندهی و تداوم اعتصابات حیاتی بوده و قدرت بسیجکنندگی قابل توجه آنها را نشان میدهد. در حالی که همه اتحادیهها مستقیماً در اعتصابات شرکت نکردهاند، تأیید عمومی درخواستها برای «گفتوگوی عادلانه» توسط سازمانهایی مانند CFDT و UNSA لحظه قابل توجهی از انسجام کارگری در میان اتحادیههای مختلف حملونقل را نشان میدهد و موقعیت کارگران در مذاکرات را تقویت میکند.[3]
هم چنین، درگیری طولانیمدت بر اعتماد عمومی به مدیریت SNCF و توانایی دولت در مدیریت مؤثر بحرانها تأثیر گذاشته است. اختلال در زندگی روزمره، همراه با بار مالی بر دوش مسافران، منجر به سرخوردگی و زیر سؤال بردن توانایی دولت در تضمین خدمات ضروری شده است. این تعلل در حل بحران، اعتماد به نهاد دولت را در وضعیت پیچیدهای قرار داده است و میتواند همبستگی اجتماعی را با مشکل مواجه کند. برای کسبوکارهای کوچک و بخش گردشگری، اعتصابات منجر به لغو و از دست دادن درآمد شده است که لایه دیگری به پیامدهای اقتصادی گستردهتر اضافه میکند.
در نتیجه، اعتصابات اخیر راهآهن فرانسه نمایانگر تلاقی نارضایتیهای اقتصادی، روانشناختی و سیاسی است که به یک بحران اجتماعی قابل توجه تبدیل شده است. اعتراضات اتحادیهای جاری، شکافهای عمیقی را در استراتژیهای اصلاحات بخش عمومی آشکار کرده است، طوری که به افزایش ترک کار و فرسایش جریان کارگری به سمت بیثباتی اجتماعی در آینده اشاره دارد. همچنین مشکلات زیرساختی ناشی از اعتصابات، همراه با کاهش اعتماد عمومی و مبارزه دولت برای یافتن راهحل، فرانسه را دچار چالشی فراگیر کرده است. درگیری جاری خطر گسترش شکافهای طبقاتی، تحریک ناآرامیهای بیشتر و به خطر انداختن بافت اجتماعی را که زیربنای شریانهای حیاتی حملونقل و ثبات گستردهتر کشور است، در پی دارد.
[1][1] https://www.reuters.com/world/europe/social-unrest-over-spiralling-living-costs-spreads-frances-railways-2022-07-06
[2] https://www.lemonde.fr/economie/article/2025/05/05/greve-sncf-le-trafic-restera-perturbe-mardi-sur-les-trains-de-banlieue-en-ile-de-france_6603156_3235.
[3] https://www.france24.com/fr/info-en-continu/20250509-sncf-la-gr%C3%A8ve-des-chefs-de-bord-perturbe-peu-le-trafic-tgv