تبعات جنگ غزه بر دولت بریتانیا
پس از گذشت بیش از یک ماه از جنگ اسرائیل و حماس در نوار غزه، بنظر میرسد با فرسایشی شدن این جنگ اثرات آن بر کشورهای مختلف از جمله کشورهای اروپایی بیش از پیش در حال نمایان شدن است. در این میان بنظر میرسد بریتانیا اولین کشوری است که اثرات و تبعات این جنگ خود را در آن نشان داده است. موضوعی که میتواند یک زنگ خطر برای بقیه کشورهای اروپایی باشد.
پس از گذشت بیش از یک ماه از جنگ اسرائیل و حماس در نوار غزه، بنظر میرسد با فرسایشی شدن این جنگ اثرات آن بر کشورهای مختلف از جمله کشورهای اروپایی بیش از پیش در حال نمایان شدن است. در این میان بنظر میرسد بریتانیا اولین کشوری است که اثرات و تبعات این جنگ خود را در آن نشان داده است. موضوعی که میتواند یک زنگ خطر برای بقیه کشورهای اروپایی باشد.
حمایت گسترده و تقریبا بی چون و چرای بریتانیا از اسرائیل به قبل از ۱۹۴۸ برمی گردد. میتوان گفت از زمان اعلامیه بالفور دولت بریتانیا همواره به عنوان یک حامی مهم برای اسرائیل عمل کرده است. دولت بریتانیا در راستای افزایش سطح همکاری و حمایت از اسرائیل به عقد یک قرارداد بلند مدت با طرف اسرائیلی پرداخت. این نقشه راه که از آن به عنوان یک "سند زنده" با قابلیت تکامل یاد می شود، به عنوان تقویت "مشارکت استراتژیک" شکل گرفته در زمان امضای یادداشت تفاهم بین دولت های دو طرف در نوامبر 2021 تلقی می شود[1].
نفع اقتصادی سرمایه گذاری اسرائیل در بریتانیا منجر به تعمیق روابط طرفین شده است و در کنار آن بریتانیا به اسرائیل کمک های نظامی و لجستیک میکند. نمونه آن را می توان حضور ناو هواپیمابر نیروی دریایی سلطنتی در دریای مدیترانه مشاهده کرد که برای حمایت از عملیات نظامی اسرائیل در این منطقه مستقر شده است.
از سوی دیگر با افزایش جنایات اسرائیل در غزه هجمه ها و فشار علیه آنها در حال افزایش است و نفرت مردم جهان از آنها هر روز بیشتر میشود. این فشار و آگاهی مردم علی رغم بازی رسانه ای اسرائیلی ها منجر به مشکلاتی برای دولتهای حامی آنها شده است. در واقع حمایت همه جانبه از این کشتارها و نسل کشی میتواند برای اروپا بسیار گران تمام شود.
در حال حاضر از تبعات این شرایط میتوان به ایجاد یک دو قطبی در جوامع اروپایی به ویژه بریتانیا که راهپیمایی حمایتی از غزه و مردم فلسطین در چند روز قبل در لندن به خوبی موید آن بود، اشاره کرد. هم چنین موضعگیری جنجالی وزیر کشور سابق بریتانیا در قبال جنگ اسرائیل و حماس، زلزلهای در کابینه دولت محافظهکار ریشی سوناک، نخستوزیر بریتانیا، رقم زد و درنهایت منجر به تغییراتی مهم در کابینه دولت ریشی سوناک شد. دفتر نخستوزیری بریتانیا تحت فشار رسانهها و احزاب حامی فلسطین از خانم براورمن(وزیر سابق کشور) خواسته بود که لحن این مقاله را ملایمتر کند؛ اما او این کار را نکرده بود. خانم براورمن متهم شده که با نوشتن این مقاله به ایجاد تنش دامن زده است. براورمن در مطلب منتشر شده در تایمز، پلیس لندن را به رویکرد «استاندارد دوگانه» و اتخاذ موضع سختگیرانهتر در برخورد با تظاهرات جناح راست، متهم کرده بود. در پی انتشار این مقاله، حزب کارگر و همچنین حزب لیبرالدموکرات بریتانیا و برخی از نمایندگان حزب محافظهکار خواستار برکناری سوئلا براورمن شده بودند.
ایوت کوپر، وزیر کشور سایه بریتانیا از حزب کارگر، گفت که اقدامات خانم براورمن «بسیار غیرمسئولانه» بوده و «به تنشها دامن زده» و کار پلیس را «سختتر» میکند. براورمن در پی برکناریاش در بیانیهای گفت: «در زمان مناسب حرفهای بیشتری برای گفتن خواهم داشت». او گفت خدمت بهعنوان وزیر کشور «بزرگترین افتخار زندگیاش» بوده است. برکناری خانم براورمن آغازگر یک تغییر اساسی در کابینه ریشی سوناک، نخستوزیر بریتانیا، بوده است. جیمز کلورلی بهعنوان وزیر کشور جدید بریتانیا معرفی شده است. او تا چند روز گذشته پست وزیر خارجه بریتانیا را برعهده داشت[2].
در کنار این اتفاق باید به موضوع مهم مهاجران در بریتانیا نیز اشاره داشت. همگون شدن جوامع مهاجر در ساختار اجتماعی بریتانیا به معنی از دست دادن هویت و اصالت آنها نیست. در واقع شکل گیری وقایع و اتفاقاتی شبیه طوفان الاقصی می تواند شکاف های قومیتی و هویتی در سطح جامعه را فعال کند. این به منزله شکل گیری دوقطبی و اختلاف نظر گسترده در جامعه بریتانیا است که میتواند عواقب سختی برای این کشور داشته باشد. بویژه که دولت بریتانیا از مواضع محتاطانه دوری کرده و حق مشروع برای اسرائیل در حمله قائل شده است که این یعنی نادیده گرفتن حقوق بشر، حقوق کودکان و چشم بستن بر جنایات جنگی.
این رویکرد دولت منجر به فاصله گرفتن مردم و جوامع قومی در بریتانیا شده است و آنها تا حد امکان یا درباره جنگ غزه سکوت میکنند و یا مواضع یکسانی ندارند[3]. این موضوع در ابتدا شاید یک مسئله چندان مهم نباشد، اما با عمیق تر شدن در آن میتوان به اثرات بلند مدت آن در احتمالا کاهش مشارکت مدنی، افزایش خشونت و رشد نژاد پرستی در بریتانیا رسید. دولت بریتانیا بدون توجه به ساختار اجتماعی جامعه و خواسته های مردمش ممکن است خود را در منجلابی گرفتار کند که رهایی از آن بسیار دشوار باشد و هر چقدر این جنگ طولانی تر شود و مواضع دولتی اصلاح نشوند، این احتمال بیشتر است.
[1] inews.co.uk
[2] irdiplomacy.ir
[3] theguardian.com