اهمیت فلسطین برای یمن
یکی از ابعاد اساسی حمایت یمن از فلسطین، درک پیوند عمیق میان امنیت غزه و ثبات در دریای سرخ است. یمن به خوبی آگاه است که تداوم تجاوزات و محاصره غزه می‌تواند به بی‌ثباتی و تنش در کل منطقه منجر شود.
روابط میان یمن و فلسطین فراتر از همبستگی‌های دینی و انسانی، ریشه در یک درک مشترک از چالش‌ها و آرمان‌های منطقه‌ای دارد. حمایت یمن از فلسطین و به ویژه نوار غزه که سال‌هاست تحت محاصره و حملات رژیم اسرائیل قرار دارد، به هیچ‌وجه یک شعار گذرا نیست، بلکه جزو اصول اساسی سیاست خارجی و هویت ملی این کشور است.
در این راستا، یمن از تمام ابزارها و ظرفیت‌های موجود خود برای حمایت از مردم فلسطین استفاده کرده است؛ از کمک‌های بشردوستانه و مواضع سیاسی قاطع در مجامع بین‌المللی گرفته تا اقدامات عملی و نظامی که در سال‌های اخیر بیشتر از گذشته به چشم می‌خورد.
یکی از ابعاد اساسی حمایت یمن از فلسطین، درک پیوند عمیق میان امنیت غزه و ثبات در دریای سرخ است. یمن به خوبی آگاه است که تداوم تجاوزات و محاصره غزه می‌تواند به بی‌ثباتی و تنش در کل منطقه منجر شود. به همین دلیل، یمن تلاش کرده است تا از اهرم‌های خود برای اعمال فشار بر رژیم اسرائیل و حامیان آن استفاده کند. این رویکرد نه تنها از دیدگاه انسان‌دوستانه بلکه از منظر حفظ منافع ملی و امنیت منطقه‌ای یمن نیز قابل‌توجیه است.
ناامنی در فلسطین و ظلمی که به مردم آن وارد می‌شود، همواره به عنوان عاملی تحریک‌کننده در تشدید ناآرامی‌های منطقه‌ای عمل کرده است. در همین راستا، یمن با اتخاذ رویکردی فعال و استراتژیک، اقدام به اعمال فشار دریایی علیه رژیم اسرائیل کرده است.
با توجه به موقعیت جغرافیایی یمن و اشراف این کشور بر تنگه حیاتی باب‌المندب، این تنگه به ابزاری برای حمایت از مردم فلسطین تبدیل شده و یمن تلاش کرده است تا از رسیدن کالاهای تجاری به بنادر اشغالی اسرائیل جلوگیری کند. این محاصره دریایی به‌ویژه برای اسرائیل و حامیان آن چالشی جدی به شمار می‌آید.[1]
موضوع فلسطین برای ملت یمن از سه محور اساسی اهمیت دارد. نخست مسجد‌الاقصی، که قبله اول مسلمانان است و جایگاه ویژه‌ای در جهان اسلام دارد. دوم، همدردی با مردم غزه که سال‌ها تحت محاصره آمریکا و انگلیس قرار دارند، به ویژه با توجه به وضعیت مشابهی که مردم یمن از 9 سال پیش تاکنون در آن گرفتار هستند. یمن نیز به‌طور مستمر تحت محاصره زمینی، هوایی و دریایی قرار دارد و شرایط انسانی در یمن به مراتب بدتر از فلسطین است.
دلیل سوم، حضور اسرائیل در ائتلاف متجاوز به یمن است. رژیم صهیونیستی که در حملات سال 2015 به یمن مشارکت داشت، از طرفی همواره در کنار عربستان سعودی و امارات قرار داشته است. نتانیاهو نیز بارها به حضور ارتش اسرائیل در کشتار مردم یمن افتخار کرده است. علاوه بر این، نیروهای صهیونیستی به همراه آمریکا در جزیره پریم و سقطری که متعلق به یمن است، مستقر شده‌اند، که این موضوع بر انگیزه‌های یمن برای مقابله با اسرائیل افزوده است.[2]
حمایت یمن از غزه به تدریج به تهدیدی جدی برای رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. در حالی که نیروهای یمنی در دریای سرخ مانع از رسیدن کمک‌ها به اسرائیل شده‌اند، این اقدام باعث بسته شدن مسیرهای تجاری دریایی اسرائیل و کاهش فعالیت‌های اقتصادی این رژیم در منطقه شده است. موشک‌ها و پهپادهای یمنی، که به طور مداوم اهداف اسرائیلی را مورد اصابت قرار می‌دهند، به نگرانی‌های اسرائیل و حامیان آن افزوده است.
جبهه حمایت از غزه در یمن پنج مرحله از تشدید تنش را پشت سر گذاشته است. اولین مرحله از تشدید تنش از 19 نوامبر 2023 با هدف قرار دادن کشتی‌های مرتبط با رژیم صهیونیستی آغاز شد. مرحله دوم تشدید از 12 ژانویه 2024 شامل هدف‌گیری کشتی‌های آمریکایی و انگلیسی بود. سپس در مارس 2024، مرحله سوم با هدف قرار دادن کشتی‌های دشمن در اقیانوس هند آغاز شد. در ماه مه همان سال، مرحله چهارم با گسترش منطقه عملیات هدف‌گیری به دریای مدیترانه آغاز شد که در آن ناوهای آمریکایی، انگلیسی و اسرائیلی هدف قرار گرفتند.
در ماه ژوئیه 2024، مرحله پنجم با هدف قرار دادن شهرهای یافا و تل‌آویو آغاز شد و در سپتامبر همان سال، موشک فراصوتی از نیروهای یمنی وارد عمل شد که موفق به عبور از تمام سامانه‌های دفاعی اسرائیل شد. این مرحله نشان‌دهنده نقطه عطفی در حمایت یمن از غزه و فلسطین است.
رژیم صهیونیستی متحمل خسارات زیادی در نتیجه جبهه حمایت یمن شده است. علاوه بر خساراتی که در سطح نظریه امنیت رژیم صهیونیستی متحمل آن شد، به دلیل بسته شدن باب المندب به روی کشتی‌های اسرائیلی و شرکت‌های مرتبط با این رژیم، درآمدهای رژیم اشغالگر تا ۸۰ درصد کاهش یافت.
خسارت‌های واردات بالغ بر ۸۰ میلیارد دلار بوده است و عرضه مواد غذایی که از طریق دریای سرخ وارد اراضی اشغالی می‌شود به میزان ۶۰ درصد کاهش یافته است. این رژیم همچنین روابط تجاری خود را با ۱۴ کشور از دست داد و کالاهای موجود در بازارها ۵۰ درصد افزایش یافت.
صادرات رژیم صهیونیستی که از باب المندب و دریای سرخ می‌گذشت ۱۵ میلیارد دلار کاهش یافت و سرمایه گذاری خارجی نیز ۲۰ میلیارد دلار یعنی ۷۰ درصد کاهش یافت.
این رژیم همچنین متحمل خساراتی به دلیل بسته شدن بندر ایلات به دلیل عملیات یمن شد، زیرا کشتیرانی در آنجا ۹۵ درصد کاهش یافت و خسارات وارد شده به خود بندر به ۱۴ میلیون دلار رسید.
خسارات رژیم صهیونیستی در حمل و نقل و بیمه دریایی و لجستیکی ۴ میلیارد دلار در ماه یعنی هزینه ۱۰ میلیون دلار در روز و افزایش بیمه کشتی‌ها تا ۲۵۰ درصد و افزایش سهام بخش شرکت‌های بارگیری دریایی در حدود ۲۲ میلیارد دلار بوده است.
این امر منجر به تغییر مسیر کشتی‌ها به دماغه رأس الرجاء الصالح در آفریقا، افزایش مسافت دریایی به ۱۳۰۰۰ کیلومتر، افزایش هزینه‌های بیمه به ۵۰۰۰۰ دلار در هر کانتینر، افزایش هزینه‌های حمل و نقل در هر سفر به یک میلیون دلار، افزایش قیمت حمل و نقل کانتینر ۴۰۰ دلار، هزینه اضافی ۷۰۰ دلار برای هر کانتینر و افزایش بیمه ۸۰۰ دلار برای هر کانتینر است.[3]
یمن به وضوح نشان داده است که حمایت از فلسطین و مردم غزه، برای این کشور نه تنها یک مسئولیت دینی و انسانی، بلکه یک اولویت استراتژیک است. از طریق اتخاذ رویکردهای عملی و نظامی، یمن نقش خود را در محور مقاومت علیه رژیم اسرائیلی ایفا کرده و برای دستیابی به اهداف خود در این راستا، از تمام امکانات موجود بهره می‌برد. مواضع یمن، که کاملاً با مطالبات مردمی همسو است، در حمایت از فلسطین همچنان در اولویت قرار دارد و این کشور برای تداوم این حمایت‌ها از هیچ تلاشی فروگذار نخواهد کرد .
