الهیات صهیونیسم و صدور مجوز ترور

ترور، یکی از سوخت‌های پیشران و از اصلی‌ترین پایه‌های حاکمیت اشغالگرانه رژیم صهیونیستی، از نخستین روزهای تأسیس تا به امروز بوده است. رژیم صهیونیستی، از همان روزهای نخست اشغالگری، ترور و جنگ‌افروزی را به‌مثابه ترکیبی جادویی برای پیشبرد اشغالگری خودش دانسته و همچنان از این ترکیب بهره می‌برد. درواقع نفس اشغالگری و تصرف اراضی فلسطینیان، جز با این منطق و ابزار، امکان اجرائی شدن نداشت. نگاهی به سابقۀ ترورها و خشونت‌های جنگی این رژیم در بیش از هفت دهه گذشته، نشان می‌دهد که تداوم حیات این حاکمیت جعلی، تا چه حدی بر این دو گزینه استوار است.      

سپتامبر 1, 2024 - 11:42
الهیات صهیونیسم و صدور مجوز ترور
الهیات صهیونیسم و صدور مجوز ترور

نوید دانشور

     ترور، یکی از سوخت‌های پیشران و از اصلی‌ترین پایه‌های حاکمیت اشغالگرانه رژیم صهیونیستی، از نخستین روزهای تأسیس تا به امروز بوده است. رژیم صهیونیستی، از همان روزهای نخست اشغالگری، ترور و جنگ‌افروزی را به‌مثابه ترکیبی جادویی برای پیشبرد اشغالگری خودش دانسته و همچنان از این ترکیب بهره می‌برد. درواقع نفس اشغالگری و تصرف اراضی فلسطینیان، جز با این منطق و ابزار، امکان اجرائی شدن نداشت. نگاهی به سابقۀ ترورها و خشونت‌های جنگی این رژیم در بیش از هفت دهه گذشته، نشان می‌دهد که تداوم حیات این حاکمیت جعلی، تا چه حدی بر این دو گزینه استوار است.      

نگاهی به تاریخ مجعول چند دهه اخیر رژیم صهیونیستی فهرستی از کشتار‌های هدفمند و ترور‌های این رژیم را پیش رو می‌نهد، اما آنچه سبب جلب بیش‌ازپیش توجهات به این موضوع تقریباً مغفول مانده شد، کاهش فاصله میان این جنایت‌ها و جسارت رژیم صهیونیستی برای ارتکاب اقدام‌های تروریستی به دلیل بی‌عملی محاکم، مجامع و سازوکار‌های حقوقی بین‌المللی است که عموماً با حمایت کشورهای غربی برای مصون ماندن این رژیم از مجازات و پاسخگویی، کارنامه‌ای سیاه از ترورهای سازمان‌یافته و فراسرزمینی را ایجاد کرده است.[1]

لازم به یادآوری است که رژیم صهیونیستی به‌عنوان دومین بازیگر اصلی تروریسم سازمان‌یافته (دولتی) جهان پس از آمریکا، همواره از پذیرش نقش و مسئولیت خود در اجرای ترور‌های هدفمند فراسرزمینی خودداری کرده است؛ این رژیم با در پیش گرفتن ابهام استراتژیک در انجام ترورهای هدفمند و گاهاً کور، تلاش کرده است خود را از مسئولیت جنایت‌های ارتکابی مصون نگه‌داشته و در این مسیر نیز از حمایت‌های خاصی نیز برخوردار بوده است.[2]

این ترور‌های سازمان‌یافته نه‌فقط برای به شهادت رساندن سران مقاومت فلسطین بلکه شخصیت‌ها و چهره‌های دیگر در نقاط مختلف جهان طراحی و اجرا می‌شوند. موضوع ترور همواره برای صهیونیست‌ها به‌مثابه یک اولویت بوده و اگر احیاناً در مقاطعی ترور و حذف فیزیکی از سوی آنان دنبال نشده فقط و فقط به‌این‌علت بوده است که دستشان به اهداف موردنظر و فرماندهان مقاومت نرسیده یا ریسک و خطر آن را نپذیرفته‌اند. نگاهی به ترور‌های سازمان‌یافته و فراسرزمینی پرتعداد رژیم صهیونیستی به شکلی هویدا و آشکار هویت، ماهیت و ذات تروریستی این رژیم را آشکار می‌کند.

اما این ماهیت و ذات جنایت‌کارانه صهیونیست‌ها یک توجیه الهیاتی نیز دارد. آنان اساساً هر غیر یهودی را حیوان ناطق می‌نامند که نظیر سایر حیوانات هستند؛ لذا جان، مال و ناموس آنان محترم نبوده و مباح است.[3] ازاین‌جهت است که هر اقدامی باهدف هر نوع کشتاری، ازجمله موضوع ترور برای آنان به‌سادگی قابل تئوریزه شدن است.  آنان فلسطینیان را افرادی غیر انسان و یا حیوان‌های انسان‌نما معرفی کردند که نشان از حقیقت نگاه آنان به سایر افراد دارد. حتی برای این قشر، اروپایی‌ها و مسیحیان  نیز از این دسته حیوانات انسان‌نما هستند. ازنظر  صهیونیست‌ها نباید اجازه داد پیروان سایر ادیان و یا دیگر ملل در جهان پیشرفت نمایند و به هر نحوی باید از بین بروند. دقیقاً از پس چنین رویکرد و تفکری است که گروهک‌هایی خون‌خوار و آدمکش نظیر گروهک‌های تروریستی زیر نظر دستگاه‌های امنیتی و جاسوسی صهیونیست‌ها بیرون می‌آیند و غرب آسیا و جهان را درگیر می‌کنند.

در خاتمه لازم به ذکر است هرچند عناصر مؤثره دیگری مانند میلیتاریسم، اعتقاد به برتری نژادی یا باور به قوم برگزیده بودن را نیز می‌توان به پایه‌های حاکمیت رژیم صهیونیستی افزود، اما آنچه در طی این سالیان ویترین اسرائیل را به‌طور روشنی برای همگان آشکار کرده، همین مسئله ترور و جنگ‌طلبی و جنگ‌افروزی بوده است. حاکمیت اسرائیل بی‌اعتنا به تظاهرات‌ها و اعتراضات متعدد جهانیان نسبت به ترورها و جنگ‌افروزی، مستقیم یا غیرمستقیم به کشتار و نسل‌کشی فلسطینیان ادامه می‌دهد؛ چراکه خشونت و ترور اصلی‌ترین پایه‌ حاکمیت اشغالگرانه رژیم صهیونیستی و موتور محرک آن است که با توجیهی الهیاتی ادامه پیدا می‌کند و مسلماً با همین توجیه این اعمال در کوتاه، میان و بلندمدت راهبرد اصلی رژیم صهیونیستی خواهد ماند. تصور سیاست ورزی و حاکمیت رژیم صهیونیستی بدون ترور و خون ریختن عملاً محال است. رژیم صهیونیستی تنها در یک صورت از خون‌ریزی و ترور در قبال مردم فلسطین و فراتر از آن در سطح منطقه یا جهان دست خواهد کشید و آن اینکه دیگر رژیم صهیونیستی و به‌تبع آن دولت اشغالگر یهود وجود نداشته باشد.


[1] https://www.aljazeera.com/opinions/2023/12/1/its-high-time-the-west-ends-its-stomach-churning-doublespeak-on-palestine

[2] https://www.mizanonline.ir/00K353

[3] https://fa.al-shia.org/%D8%AF%D8%B4%D9%85%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D9%87%D8%A7%D9%86%D8%AA-%D8%A2%D9%85%DB%8C%D8%B2-%DB%8C%D9%87%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D9%84%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1/