آش شور آلمانیها!
دولت آلمان به عنوان یکی از اهرمهای قدرتمند اتحادیه اروپا همواره در تلاش بوده است که خود را به عنوان یک بازیگر مهم در عرصهی نظام بینالملل نشان دهد. این کشور در دوران خانم مرکل روزگار درخشانی داشت و یکی از حامیان مهم حقوق بشر بود. اما به نظر میرسد این روند دیگر تکرار نشود و رویکرد صدراعظم شولتز کاملا متفاوت است، این تفاوت به حدی است که حتی صدای عفو بین الملل هم درآمده است.
دولت آلمان به عنوان یکی از اهرمهای قدرتمند اتحادیه اروپا همواره در تلاش بوده است که خود را به عنوان یک بازیگر مهم در عرصهی نظام بینالملل نشان دهد. این کشور در دوران خانم مرکل روزگار درخشانی داشت و یکی از حامیان مهم حقوق بشر بود. اما به نظر میرسد این روند دیگر تکرار نشود و رویکرد صدراعظم شولتز کاملا متفاوت است، این تفاوت به حدی است که حتی صدای عفو بین الملل هم درآمده است.
حامی تمام قد رژیم اسرائیل
دولت ائتلافی آلمان از زمان شروع درگیری و تنش در منطقهی جنوب غرب آسیا، همواره خود را دولتی حامی صلح معرفی کرده است. این کشور در تلاش بود که در درگیری بین رژیم اسرائیل و فلسطین نقش بی طرفانهای ایفا کند، اما واقعیت چیز دیگری را نشان داد. دولت آلمان به صورت تمام قد از رژیم اسرائیل حمایت کرده است. این حمایت فقط مختص به زمان یکسالهي گذشته نیست، بلکه قبلتر هم آنها از این رژیم حمایتهای مختلفی کرده بودند. در سال۲۰۲۲ عفو بین الملل رژیم اسرائیل را آپارتاید معرفی کرد[1] که آلمان آن را رد کرد و گزارش عفو بین الملل را نپذیرفت. اما این همهی ماجرا نبود و نیست.
آلمان در طول بیش از یکسالی که از جنگ در غزه و اکنون در لبنان می گذرد، اقدامات رژیم صهیونیستی را محکوم نکرده است. این سیاست آلمان آن قدر شور شده است که رئیس عفو بینالملل از سیاستهای حقوق بشری آلمان در خاورمیانه به شدت انتقاد کرده است و اظهار داشته که آلمان باید اقدامات جنگی اسرائیل را محکوم کند[2]. موضوعی که البته بعید است آلمان به آن تن دهد. زیرا آلمان خود را متعهد به حمایت از اسرائیل می داند.
حمایت همه جانبه آلمان از اسرائیل به نظر بیشتر بخاطر شرم تاریخی آنها و داستانهای ظلم به یهودیان است که دولت این کشور آن را بهانهای برای جبران مافات در نظر گرفته است. اما به نظر میرسد که این تمام ماجرا نیست، زیرا اگر بود آنها باید به ذات نسل کشی نیز معترض میشدند، زیرا اکنون انسانهای دیگری تحت نسل کشی آنهم توسط اسرائیل هستند و آلمان از دولت ظالم حمایت میکند، این موضوع فرقی با افسانهي هولوکاست ندارد.
پس موضوع فراتر از شرم تاریخی است، در واقع لابی های گستردهي صهیونیستها در اقصی نقاط جهان از جمله آلمان توانستهاند کار خود را به خوبی انجام دهد. در واقع دولت آلمان بیش از آنکه نگران حقوق بشر باشد، نگران از دست دادن سرمایه گذاران و افراد صاحب نفوذ است. این رویکرد دولت آلمان به خوبی اهمیت لابیها و حمایتهای اقتصادی و سیاسی را نشان داده است. دولتی که به خوبی معنای نسل کشی، جنگ و ویرانی را می داند، خود را در موضعی غیر حقیقی قرار میدهد، چون منافع بر هرچیزی برای آنها ارجحیت دارد. بنابراین دولت آلمان خود را مکلف به حمایت از رژیم صهیونیستی میداند حتی اگر صدای همه درآید.
آلمان بخشی از پازل بزرگ اروپا؟
نقش آلمان در حمایت از رژیم اسرائیل از منظر رویکرد کلان اتحادیه اروپا نیز قابل بررسی است. اتحادیه اروپا فارغ از مسائل حقوق بشری و استانداردهای دوگانهای که داشته است، یک رویکرد جدید برای خود در حوزهی سیاست خارجی تعریف کرده است. آنها تا پیش از جنگ اخیر رژیم اسراییل با غزه در تلاش بودند که از روند مهاجرت به اروپا بکاهند و آن را به عنوان یک راهبرد مهم برای اتحادیه اروپا تعریف کردند. در واقع اروپا با کشورهای هممرز مانند ترکیه، تونس و مصر به مذاکره پراخت تا مانع موجهای مهاجرتی به اروپا شود. این تغییر راهبرد اروپا که چند سالی است رخ داده، اولویت های اتحادیه را نیز دستخوش تغییر کرده است[3]. بنابراین میتوان گفت که اروپا به دنبال تقسیم وظایف در بین اعضا است.
اتحادیه اروپا به خوبی میداند که ادامهی روند تنش و درگیری در آسیای جنوب غرب و شمال آفریقا میتواند یک موج بی سابقه از مهاجران را برای آنها داشته باشد. بنابراین آنها در تلاش هستند تا بتوانند این مسئله را مدیریت کنند. اما به نظر می رسد که یا دچار اشتباه محاسباتی شدهاند و یا توانی برای کنترل رژیم صهیونیستی ندارند.
به عبارت دیگر اروپا با رویکرد حمایت از رژیم اسرائیل توسط برخی اعضا و هم زمان فشار گروهی دیگر در تلاش بود که بتواند تنش را مدیریت کند و مانع از گسترش آن شود که در این امر توفیقی نداشته است.
بنابراین میتوان گفت که آلمان به عنوان یک بازیگر مهم اروپایی چندان نتوانسته است به اهداف اروپا کمکی کند و بیشتر به دنبال تامین منافع خود بوده است. هرچند به نظر میرسد که آنها نیز دچار اشتباهات محاسباتی شدهاند، زیرا در هر صورت موجی از پناهندگان به سمت اروپا حرکت خواهند کرد و آلمان نیز یک هدف مناسب است. این رویکرد اشتباه آلمان را یک بار فرانسه در سالهای گذشته انجام داد که همچنان تاوان آن را هم مردم فرانسه و هم لبنان و سوریه میدهند. حالا به نظر نوبت آلمان است.
[1] amnestyusa.org
[2] dw.com
[3] mei.edu