گسترش اتحادیه اروپا، عزم واقعی یا ژست دموکراسی؟

ایده گسترش اتحادیه اروپا از سالها پیش مطرح بوده است و این اتحادیه همواره به دنبال گسترش حوزه نفوذ خود است. این رویکرد پس از شروع جنگ در اوکراین سرعت بیشتری به خود گرفته است و بنظر می رسد که اتحادیه اروپا با یک تغییر رویکرد جدی در سیاست گسترش خود به دنبال سنگین تر کردن اهمیت ژئوپلیتیک برای بزرگتر شدن است.

نوامبر 23, 2023 - 17:01
گسترش اتحادیه اروپا، عزم واقعی یا ژست دموکراسی؟
گسترش اتحادیه اروپا، عزم واقعی یا ژست دموکراسی؟

امین مهدوی

ایده گسترش اتحادیه اروپا از سالها پیش مطرح بوده است و این اتحادیه همواره به دنبال گسترش حوزه نفوذ خود است. این رویکرد پس از شروع جنگ در اوکراین سرعت بیشتری به خود گرفته است و بنظر می رسد که اتحادیه اروپا با یک تغییر رویکرد جدی در سیاست گسترش خود به دنبال سنگین تر کردن اهمیت ژئوپلیتیک برای بزرگتر شدن است.

آیا اتحادیه اروپا موفق می شود؟

شرط عضویت یک کشور جدید در اتحادیه اروپا اتفاق آرای همه ی اعضا است. این خود یکی از موانع بزرگ و چالش های پیش روی اتحادیه اروپا است که باید برای دست یابی به اتفاق نظر اعضا با آنها گفتگو های مفصل و گاهی چالشی داشته باشد. برای نمونه مجارستان به ریاست جمهوری آقای اورابان اعلام کرده است که برای پیوستن اوکراین به اتحادیه اروپا، درخواست هایی دارد و اگر به آنها توجه نشود مانع روند عضویت اوکراین خواهد شد[1].

در کنار آن  می توان به چالش فرهنگی و اجتماعی پیوستن به اتحادیه اروپا برای برخی کشورها اشاره کرد. کشورهای شرق اروپا با بدنه ی فرهنگی سنتی تر و مذهبی تر نسبت به اروپای غربی دارند، برخی از اصلاحیه های فرهنگی و اجتماعی اتحادیه اروپا را به سادگی نمی توانند بپذیرند. این عدم پذیرش یک مسئله بسیار مهم برای اروپا و دموکراسی آن است. انتقادی که بسیاری از کارشناسان اتحادیه اروپا به سران این اتحادیه دارند، حول همین مسئله است که تعجیل در گسترش اتحادیه بدون توجه به اصول این اتحادیه، خطر فروپاشی را بیشتر می کند. این گروه معتقد است که کشورهایی که وضعیت نامزدی برای عضویت دارند باید با اصول اساسی اتحادیه اروپا همگن شوند و بعد به عضویت این اتحادیه مبادرت ورزند. بنابراین اتحادیه اروپا برای گسترش با چالش های داخلی و بیرونی زیادی مواجه است که می تواند سرعت این گسترش را تحت الشعاع قرار دهد.

عزم سیاسی در اتحادیه اروپا وجود دارد؟

شاید مهم ترین مسئله برای پیوستن به اتحادیه اروپا عزم سیاسی اعضای آن باشد. برخی کارشناسان معتقدند که اتحادیه اروپا عزم سیاسی لازم برای گسترش را ندارد و برای مخفی کردن این موضوع به بروکراسی گسترده و مسائل فنی روی آورده است. نمونه بارز آن را می توان کشورهای بالکان غربی دانست که بیش از یک دهه است در انتظار پیوستن به اتحادیه اروپا هستند[2]. این کشورها در برزخی گیر افتاده اند که راه خروج از آن بسیار دشوار است. وعده های اتحادیه اروپا برای عضویت آنها در یک دهه پیش هنوز گره گشا نبوده است و بنظر می‌رسد که چشم انداز پیش روی آن نیز چندان روشن نباشد. بنظر این یک واقعیت است که اروپا نفوذ خود را در بالکان غربی به واسطه وعده های عمل نشده تا حد زیادی از دست داده است زیرا با درگیر کردن کشورهای این منطقه با شرایط و ضوابط سخت گیرانه عضویت به دنبال بهانه تراشی است. علت اصلی این امر را می توان نبود عزم سیاسی در رهبری اتحادیه اروپا دانست.

در کنار آن مسئله مهمی که وجود دارد این است که در اتحادیه اروپا رهبری واحدی وجود ندارد و پس از گذشت چند سال از رفتن خانم مرکل هنوز این خلا پر نشده است. این خلا رهبری یعنی اروپا نمی تواند به خوبی منافع خود را بازتعریف کند. همچنین اتحادیه اروپا برای پذیرش اعضای جدید به موضوع نفع اقتصادی توجه میکند و در صورتی کشوری می تواند با حداقل دردسر عضو این اتحادیه شود که حضورش به نفع اقتصاد یا سیاست اتحادیه منجر شود. هرچند اعطای وضعیت نامزدی به اوکراین و مولداوی و گرجستان در چارچوب اهمیت ژئوپلیتیک است و نشانی از تغییر رویکرد اروپا است[3]. اما باید دید که واقعا اتحادیه اروپا در این زمینه صداقت دارد؟ زیرا پیوستن اوکراین به این اتحادیه با توجه به جمعیتش و صنعت مبتنی بر کشاورزی، یعنی بازنگری گسترده اتحادیه اروپا در قوانین و بودجه های مرتبط با کشاورزی که می تواند دردسرهایی برای اعضای آن داشته باشد، چرا که تولید محصولات در اوکراین و برداشت آنها می تواند تراز کشاورزی اتحادیه اروپا را تغییر دهد و برای ایجاد تعادل این نهاد باید یکسری تغییرات ساختاری ایجاد کند.

با این توضیحات به نظر می رسد که اعطای وضعیت نمایندگی به کشورهای جدید بیشتر یک ژست ازسوی اتحادیه اروپا باشد تا یک عزم سیاسی جدی از سوی آنها و در کنار آن با توجه به فرسایشی بودن روند الحاق به این اتحادیه، جذابیت های عضویت در آن با توجه به  سخت گیری های بورکراتیک برای کشورهایی که قصد عضویت دارند، بسیار کمرنگ شده است و تمایل کشورها به همکاری سازنده فارغ از عضویت بیشتراست. کشورهایی مانند اوکراین و مولداوی باید با توجه به عملکرد اتحادیه اروپا در قبال کشورهای نامزد به خوبی این موضوع را درک کنند که نمی توان به وعده های اروپا دل خوش کرد و برای توسعه کشور خود باید به گزینه های دیگر همکاری هم توجه کنند تا به برزخ بالکان غربی دچار نشوند.

 [1] cepa.org

[2] socialeurope.eu

[3] carnegieeurope.eu