چالشهای اروپایی، این بار اسپانیای تقسیم شده!
چالشهای اروپایی، این بار اسپانیای تقسیم شده!
اروپا برای سالهای زیادی در چند دهه اخیر دچار چالش های دموکراسی و شکل گیری دولت بوده است و این روند به ويژه با تقویت راست افراطی در یک دهه اخیر افزایش یافته است و در برخی کشورها چندین بار پروسه انتخابات تکرار شده است و در نهایت نیز به نتیجه مشخصی نرسیده است. حالا این معضل اینبار گریبان گیر اسپانیا شده است.
انتخابات چندروز پیش اسپانیا که با درخواست نخست وزیر سانچز زودتر از موعد برگزار شد یک برنده مشخص و قاطع نداشت و احزاب برای شکل گیری و شکل دهی به دولت باید با یکدیگر ائتلاف کنند.
این انتخابات در شرایطی برگزار شد که آقای سانچز امید زیادی برای به دست آوردن اکثریت پارلمانی را نداشت، هرچند بنظر میرسد عملکرد حزب کارگران سوسیالیست وی بیشتر از انتظارها بود و توانست با کسب۱۲۲کرسی جایگاه دوم را پس از حزب راست میانه مردم به رهبری آلبرت نونیو فویجو با۱۳۶ کرسی، به دست آورد. اتفاق مهم و شاید دور از انتظاری که رخ داد از دست رفتن تعداد زیادی از کرسی های حزب راست افراطی وکس بود که با از دست دادن۱۹ کرسی به بزرگترین بازنده انتخابات بدل شد و توانست تنها۳۳کرسی به دست آورد[1]. این شکست از این جهت مهم است که حزب راست میانه حساب ویژه ای روی افراطی ها برای تشکیل اکثریت و دولت باز کرده بود و با این اتفاق این حزب شانس خود را برای عضوی مهم از دولت ائتلافی از دست داد. در اسپانیا برای تشکیل دولت نیازمند به دست آوردن اکثریت پارلمان دارای ۳۵۰ کرسی هستند یعنی حداقل باید۱۷۶ کرسی یک حزب به دست آورد تا بتواند دولت را تشکیل دهد. بنظر مردم اسپانیا پس از دوران ژنرال فرانکو چندان تمایلی به حکومت و تشکیل مطلق دولت توسط راست افراطی ندارند و حافظه تاریخی آنها در زمینه فراموش نشده است.
هر دو رهبر حزب مردم، آلبرتو نونیز فیجو، و سانچز قصد دارند در هفته های آینده دولت های جدیدی را تشکیل دهند. کنگره در 17 آگوست تشکیل خواهد شد و پادشاه فیلیپه ششم سپس با رهبران حزب ملاقات خواهد کرد تا مشخص کند کدام نامزد می تواند حمایت نمایندگان پارلمان را برای نخست وزیری بعدی جلب کند. آن نامزد سپس در یک سلسله جلسات برای جذب اعضای احزال شرکت می کند و پس از آن رأی گیری که نیاز به اکثریت مطلق در مجلس سفلی اسپانیا (176 کرسی فوق الذکر) دارد حاضر میشود. اگر آرای نامزد از این تعداد(۱۷۶) کمتر باشد، رای گیری دوم 48 ساعت بعد برگزار می شود که در آن اکثریت ساده - آرای بیشتر موافق نسبت به مخالف - کافی است. اگر این اتفاق نیفتد، نمایندگان مجلس دو ماه فرصت دارند تا نخست وزیر را تعیین کنند[2]. وقتی این دو ماه تمام شود، مجلس منحل می شود و انتخابات جدید برای پایان سال برگزار می شود، یعنی ششمین انتخابات در چهارسال اخیر. در این بین نکته مهمی که وجود دارد تعداد آرای بالقوه سانچز۱۷۲ و فیجو۱۷۰ است که به معنی ماندگاری سانچز بر کرسی قدرت خواهد بود.
نتایج انتخابات به خوبی نشان داد که اسپانیا تبدیل به یک کشورغیر یک دست و تقسیم شده است و شکل گیری دولت در آن بسیار دشوار است، زیرا حزب وکس حاضر به همکاری با احزاب استقلال طلب باسک و کاتالونیا نیست و این دست فیجو را برای مذاکره با احزاب استقلال طلب می بندد. از سویی دیگر سانچز همیشه با این انتقاد روبه رو بوده است که به احزاب استقلال طلب وابستگی زیادی داشته است و امتیازات زیادی به آنها برای مشارکت در دولت داده است، اگر این اتفاق این بار نیز تکرار شود میتواند یک فاجعه برای اسپانیا باشد، زیرا درخواست برگزاری رفراندوم استقلال بنظر حداقل چیزی است که احزاب استقلال طلب به ویژه کاتالونی ها میخواهند، رهبر آنها نیز در یک اظهار نظر اعلام کرد که بدون هیچ امتیازی حاضر به نخست وزیر کردن سانچز نیست[3]. آنها به خوبی میدانند که بدون هماهنگی و اجازه دولت مرکزی نمیتوانند اعلام استقلال کنند و برای این موضوع باید حتما مجوز دولت مرکزی باشد تا ضمن داشتن ابزار قانونی در صورت پیروزی مقبولیت و مشروعیت لازم در اروپا را نیز به دست آورند هرچند این مسئله در حال حاضر بعید است. بنابراین اسپانیا این روزها علاوه بر چالش دولت با خطر چند تکه شدن نیز مواجه است مسئله ای که بنظر در حال پررنگتر شدن است و اگر سیاست های دولت جدید اسپانیا نتواند خواسته های احزاب و نیازهای مردم را برطرف کند شاید باید منتظر افزایش نارضایتی ها عمومی در عرصه های مختلف این کشور بود، هرچند آنها به افراطی ها نه گفتند ولی آیا میتوانند همچنان اسپانیای متحد باقی بمانند؟
[1] www.euronews.com
[2] www.theguardian.com
[3] www.ft.com