رژیم صهیونیستی رو به افول؟
پس از عملیات طوفان الاقصی در اکتبر که یک شکست بزرگ اطلاعاتی برای اسرائیل بود. این رژیم نقاب از رخ انداخت و ماهیت واقعی خود را بار دیگر به جهان نشان داد. اقدامات و نسل کشی ایرائیل به حدی زیاد بود که حتی همپیامانان این رژیم هم آن را محکوم کردند. در کنار آن اقدامات حقوقی کشورهای مستقل علیه اسرائیل در مجامع حقوقی بین المللی نیز بی سابقه بود.
پس از عملیات طوفان الاقصی در اکتبر که یک شکست بزرگ اطلاعاتی برای اسرائیل بود. این رژیم نقاب از رخ انداخت و ماهیت واقعی خود را بار دیگر به جهان نشان داد. اقدامات و نسل کشی ایرائیل به حدی زیاد بود که حتی همپیامانان این رژیم هم آن را محکوم کردند. در کنار آن اقدامات حقوقی کشورهای مستقل علیه اسرائیل در مجامع حقوقی بین المللی نیز بی سابقه بود.
مرگ انسانیت، شکست غرب!
اسرائیل با قتل بیش از ۱۶ هزار کودک فلسطینی در طول جنگ نشان داد که ترسی از نسل کشی ندارد و خود را از همهي قوانین و قواعد بین المللی مصون میداند. در واقع این سطح از خشونت به حدی بود که حتی رهبران ابالات متحده و برخی رهبران اروپایی در اقدامی کم سابقه اقدامات اسرائیل را محکوم کردند و این رژیم را به خویشتن داری فراخواندند. هرچند این دست رفتارهای سیاسی تاثیری در رویکرد رژیم نداشته و بیشتر جنبهي سیاسی و نماشی دارد.
اقدامات اسرائیل زمینه ساز از بین رفتن معصومیت این رژیم را نزد افکار عمومی جهان فراهم کرد. مردم در اروپا و آمریکا به خوبی ذات این رژیم را دیدند و دیگر حتی رسانهها هم نتوانستند به توجیه اقدامات اسرائیل بپردازند. بنابراین اولین شکست اسرائیل در اینجا بود که نزد افکار عمومی جهانی معصومیت خود را از دست داد و همین موضوع برای آنها و حامیانش هزینههای گزافی را ایجاد خواهد کرد.
درکنار آن باید به عدم کارایی مجامع حقوقی بین المللی و حتی شورای امنیت اشاره کرد. یعنی این اقدام اسرائیل بدون توجه به قواعد نظام بین الملل و براساس مصونیتی که از ایالات متحده دریافت کرده بود، ضربهی بزرگی به نظم فعلی ساختار نظام بینالملل وارد کرد و به خوبی نشان داد که نهادهای بین المللی در خدمت دولتهای قدرتمند است. این مسئله بدون شک برای غرب به رهبری آمریکا بسیار هزینه زا بود و زمینهساز تحولات گستردهای در نظام بین الملل خواهد شد. در واقع سکوت و همراهی غرب با عبور اسرائیل از خطوط قرمز ترسیمی خود آنها هم یک کج دهنی به غرب بود و هم یک ضربه محکم بر پیکرهی نهادهای ساخته شدهی غربی.
فروپاشی از درون؟
زمانی که یک حکومت به پایان نزدیک میشود اقدامات خشونت آمیز و انتحاری آن افزایش مییابد. اقدامات اسرائیل را نیز می توان در این چارچوب بررسی کرد که دولت مستقر این رژیم به خوبی از افول و پایان خود آگاهی دارد و به دنبال افزایش هزینههای این اتفاق است. ترورهای گسترده و هدفمند هرچند با نیت کاهش قدرت رقیب است اما نشان از عجز طرف انجام دهنده دارد که در میدان نبرد مستقیم کاری از پیش نبرده است.
در کنار آن از پس از۷ اکتبر، امنیت در سرزینهای اشغالی کاهش پیدا کرده است. درواقع حس امنیت مردم از بین رفته است و آنها به دنبال خروج از اسرائیل هستند و بخش زیادی نیز که آنجا را ترک کرده اند تمایلی به بازگشت به اسرائیل ندارند. این موضوع در کنار تخلیه مناطق شمالی و در مرز لبنان به یک چالش بزرگ برای اسرائیل تبدیل شده است. این چالش ابعاد گستردهی امنیتی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دارد که برای این رژیم حتی در صورت مصالحه فایدهای نخواهد داشت. در واقع اکنون بخش عمدهای از ساکنان به دنبال تخلیه سرزمینهای اشغالی آن هم برای همیشه هستند که این یعنی کاهش جمعیت، کاهش امنیت، مشکلات اقتصادی و مواردی از این دست.
بنابراین آنچه در اسرائیل و نبردهای این رژیم با مقاومت رخ داده است، فقط یک درگیری نظامی یا اطلاعاتی نبوده است و نبردی برای بقا و تعیین آیندهي شرایط منطقه است. در این نبرد شاید اسرائیل توانسته در میدان جنگ نابرابر موفقیتهایی به دست آورده باشد اما در نزد افکار عمومی داخلی خود و همینطور نزد جهانیان شکست بزرگی خورده است. شکستی که با هیج نوع ترور، جنگ یا شبیه آن قابل جبران نیست. در واقع اسرائیل به خوبی به این امر واقف است که دیگر اوضاع به قبل از ۷ اکتبر باز نخواهد گشت و ساکنین در این رژیم دیگر به مانند قبل نه رغبتی به حضور دارند و نه میلی به سرمایهگذاری. در کنار آن کاهش مبادلات اقتصادی با این رژیم توسط کشورهای مختلف زمینهساز کاهش توان اقتصادی آن ها در بلند مدت میشود که بر آیندهي رژیم اثرات مستقیمی خواهد داشت.
در مجموع به نظر میرسد علی رغم برخی موفقیتهای رژیم در عرصهی میدانی جنگ، آنها در دیگر عرصهها شکستهای فراوانی متحمل شدهاند که قابل جبران نیست و زمینه ساز افول و از بین رفتن این رژیم خواهد شد.