جنگ اوکراین و هویت اروپایی
در حالی که جنگ در اوکراین به دومین سال خود می رسد، سیاستمداران اروپایی از سراسر طیف سیاسی هنوز مشتاق هستند تا حمایت خود را از این کشور نشان دهند. اما نبردی برای روح اروپا در زیر سطح در حال شکل گیری است و انتخابات پارلمان اروپا در سال آینده می تواند به عنوان اولین میدان نبرد آن باشد. چشمگیرترین تغییر در تفکر سیاسی اروپا، بازنگری در وابستگی متقابل بوده است. یکپارچگی اروپا بر این باور استوار بود که تعمیق روابط اقتصادی بین کشورها می تواند دشمنان سابق را به متحدان تبدیل کند. اما همانطور که پوتین نشان داد، وابستگی متقابل می تواند به عنوان ابزاری برای اخاذی نیز مورد استفاده قرار گیرد.
برای چندین دهه، هدف اصلی پروژه اروپایی رام کردن ناسیونالیسم از طریق ترکیب حاکمیت ها بود. اما در حال حاضر، اروپاییها تشخیص میدهند که حاکمیت قبل از اینکه بتوان آن را ادغام کرد، باید محافظت شود. سیستم حقوقی فراملی اتحادیه اروپا نمی تواند به عنوان یک طرح جهانی برای کل قاره عمل کند، چه رسد به جهان.
در همین حال، هر دو جناح چپ و راست مجبور شده اند مواضع خود را برای یافتن نقاط مشترک در مورد اوکراین تنظیم کنند. لیبرال های اروپایی مقاومت کمتری در برابر ناسیونالیسم پیدا کرده اند و بیشتر با ضرورت استفاده از زور علیه روسیه هماهنگ شده اند و جناح راست مجبور شده است که موضع خود را در مورد نقش اتحادیه اروپا به عنوان یک بازیگر استراتژیک ارزیابی کند.
بحران مالی جهانی در سال 2008 و بحران پناهجویان در سال 2015، جناح راست افراطی را در خط مقدم سیاسی برانگیخته است. اما شکست برگزیت، همراه با همهگیری کووید-19، منجر به کاهش بدبینی به اروپا شده است.