آینده قره باغ در سایه رقابتهای ژئوپلیتیک
قفقاز جنوبی از دارابودن منابع جهانی مهمی مانند نفت و گاز در دریای خزر، تا گسلهای امنیتی و کنترل بر خطوط ارتباطی، حملونقل بین شرق و غرب و شمال و جنوب، از اهمیت ژئواستراتژیک بسیار بالایی برخوردار است.
قفقاز جنوبی از دارابودن منابع جهانی مهمی مانند نفت و گاز در دریای خزر، تا گسلهای امنیتی و کنترل بر خطوط ارتباطی، حملونقل بین شرق و غرب و شمال و جنوب، از اهمیت ژئواستراتژیک بسیار بالایی برخوردار است.
منطقه خزر از نظر ژِئوپلیتکی یکی از مناطق مهم جهان به شمار می آید. این منطقه که بخشی از آن را قفقاز جنوبی تشکیل می دهد، سرشار از منابع نفت و گاز می باشد. به گونهای که قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای سالیان سال است که این منطقه را در سیاستها و راهبردهای انرژی خود قرار دادهاند که به ﻣﺆلفه عمده قدرت که تسلط و کنترل بر منابع انرژی در جهان است دست یابند.
وجود ذخایر زیرزمینی به خصوص منابع انرژی فسیلی که به مثابه سوخت اقتصادی جهان امروز است در منطقه قفقاز جنوبی یک نقطه اتکا و یک ابزار چانه زنی و اعمال قدرت در عرصه رقابت جهانی به شمار می رود؛ لذا انتقال منابع انرژی و ذخایر فسیلی از منطقه قفقاز جنوبی و یافتن بهترین و به صرفه ترین راه ها میان ایالات متحده آمریکا و روسیه رقابت ایجاد کرده است.[1]
در سال 1997 سام برونی ، عضو کمیته روابط خارجی سنای آمریکا دریای خزر را یک فرصت جدید برای این کشور ارزیابی کرد و ابراز داشت که آمریکا منافع عمده ای در کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز که این دریا را محاصره کرده اند دارد. بر این اساس حوزه خزر و به ویژه قفقاز جنوبی در قالب منافع حیاتی این کشور قلمداد می شود. [2]
بن بست نزاع آذربایجان و ارمنستان
قرهباغ نیزمنطقهای کوهستانی محصور در خشکی واقع در قفقاز جنوبی است که حیات خلوت دیرینه روسیه و حوزه نفوذ این کشور محسوب میشود. این منطقه همواره درگیر نزاع ارمنستان و آذربایجان بوده است همین مسئله سبب شده آمریکا و روسیه بخواهند در این مناقشه ایفای نقش کنند.
در چنین شرایطی چین با مسکو همراه شده است و هر دو مشتاقند تا غرب را بیرون از این منطقه نگاه دارند و در نتیجه حامی ایدهی شراکت چینـروسیه برای مقابله با قدرت ایالات متحده در این منطقه هستند. از همین رو رقابت ژئوپلیتیکی بین ایالات متحده از یک سو و روسیه و چین از سوی دیگر بر سر نفوذ در منطقه در دهههای گذشته وجود داشته است که تا امروز ادامه دارد و بنظر میرسد در آینده نیز ادامه خواهد داشت. [3]
اما عملکرد چین نسبت به مناقشات بین آذربایجان و ارمنستان متفاوت بوده است. منافع سیاسی پکن در قفقاز جنوبی عمدتاً غیرمستقیم هستند. درست است که پکن تمایلی به حضور ایالات متحده در این منطقه ندارد اما هیچ تمایلی هم برای درگیرشدن و تلاش برای حل تعارضهای منطقهای نشان نمیدهد، به نظر میرسد در این زمینه به سیاست روسیه احترام میگذارد.
طی سالهای اخیر نخست وزیرارمنستان، که تمایلات غرب محور دارد. تصمیم گرفت ارمنستان را با ایالات متحده و ناتو همسو کند. بر همین اساس، او در ایروان تظاهراتی ضد روسیه ترتیب داد و با آمریکا رزمایش مشترک برگزار کرد.همچنین در مناقشات اخیر و با اوج گیری تنشها در قره باغ، خواستار مداخله ایالات متحده شد، دعوتی که از جانب واشنگتن پذیرفته نشد. [4]
روسیه که در دور جدید درگیریها در ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۰ نقش میانجی بین ارمنستان و آذربایجان را ایفا کرد به دنبال یورش اخیر نیروهای مسلح جمهوری آذربایجان به قره باغ، از طرفهای درگیر خواست که هرچه سریعتر آتشبس کنند و اجرای توافقات سهجانبه نوامبر ۲۰۲۰ بین ایروان، مسکو و باکو بازگردند.
در واقع تهاجم مجدد جمهوری آذربایجان علیه ارامنه قرهباغ منعکسکننده پویایی متغیر این منطقه است و نشان دهنده آن است که تا طرفین نزاع نخواهند، هیچ طرف سومی توانایی کمک به آنها و حل و فصل آن را ندارد.
هدف غرب، برهم زدن بافت قومی، نژادی و جمعیتی این منطقه بوده است
غرب برای به تسلیم کشاندن ارمنستان ماهها درتلاش بود پلتفورم مذاکرات صلح ارمنستان و باکو در روسیه را از کار بیندازد و با همراهی علیف و پاشینیان ، پلتفرم غربی در اروپا و آمریکا را حاکم کند در نتیجه با همراهی نخست وزیر ارمنستان در مناقشات اخیر، کل قره باغ کوهستانی به عنوان خاک باکو قلمداد شد.
در واقع دولت پاشینیان با امیدی غیر واقعی به غرب ، حرکت به طرف اجرای سیاست های غرب و اقدامات بیخردانهی، امنیت ملی و تمامیت ارضی ارمنستان را به مخاطره انداخته و بقای ارمنستان را مورد تهدید قرار داد.[5]تا جایی که ارامنه این منطقه مجبور به کوچ و در واقع تبعید اجباری شدهاند. مردمی که در طول هزارههای گذشته همواره به جای آنکه مقاومت کنند و اهل ایستادگی باشند به دلیل آنکه در طرف اشتباه تاریخ ایستادهاند شکست خوردند و این گونه ناچار به فرارند.
بنابراین باید گفت آنچه در این منطقه در حال روی دادن است یک اتفاق تاریخی غیر قابل توجیه است که با طرح و برنامه غربی ها برای برهم زدن بافت قومی، نژادی و جمعیتی صورت گرفته است. مسئله دیگر آن است که هیچ بعید نیست منطقه قره باغ محلی برای تجمع تروریستهای تکفیری شود.همچنین اگر آمریکایی ها موفق شوند در ارمنستان پایگاه نظامی ایجاد کنند. موجودیت آذربایجان نیز با خطر روبرو می شود. با توجه به این مسائل بنظر میرسد که استقرار نیروهای روسیه در منطقه قره باغ میتواند تا حدی به ثبات قره باغ کمک کند و به نفع باکو و حتی ایروان باشد.
1. https://prb.ctb.iau.ir/article_545070.html
2. https://prb.ctb.iau.ir/article_545070.html
3. http://dialecticalspace.com/china-in-the-south-caucasus/
4. http://www.irdiplomacy.ir/fa/news/2019530
5. http://www.irdiplomacy.ir/fa/news/2019530