آیا اسرائیل ویزگیهای یک کشور را دارد؟
رژیم اسرائیل جامعهای ناهمگون با شکافهای متعدد مذهبی، اقتصادی، سیاسی و قومی است که ریشه در نحوه تشکیل غیرعادی آن در منطقه غرب آسیا دارد. [1] این غیرطبیعی بودن در بسیاری از حوزهها خود را نشان داده است و امروز نیز همین شکافها سبب بیثباتی روافزون این رژیم و حرکت هر چه سریعتر آن به سوی فروپاشی شده است.
دولت از نظر حقوق بین الملل دارای مفهومی ثابت و روشن است که پیدایش و شناسایی آن توسصط سایر کشورها، منوط به تحقق عناصری خاص می کند. براساس معاهدات عرف مسلم ، هردولت باید حداقل دارای سه عنصر اصلی جمعیت دائمی، سرزمین و کنترل موثر یعنی حاکمیت باشد و بدون هر یک از این پیش نیازها، هیچ دولتی در صحنه روابط جهانی پدید نیامده و مورد شناسایی مجامع بین المللی و سایر کشورها قرار نمی گیرد.[2]
اما رژیم صهیونیستی در یک سرزمین غصبی با مردم و جمعیتی غصبی و مهاجر از نقاط مختلف دنیا شکل گرفت و همین مسئله نشان دهنده عدم وجود ویژگیهای اولیه یک کشور( قلمرو، جمعیت، حکومت و حاکمیت) در این رژیم میباشد. به طور طبیعی یک کشور دارای سرزمین مشخص با مرزهای مشخص است. براساس یک قانون اساسی مشخص که حکومت آن را وضع کرده و حاکمیتی مستقل دارد که توسط مردم پذیرفته شده است. اما رژیم صهیونیستی هیچ یک از ویژگیهای یک کشور را نداشته و ندارد.
مسئله دیگری که وجود دارد شناسایی یک کشور توسط سایر کشورها و براساس حقوق بینالملل است. در حقوق بینالملل بر حق تعیین سرنوشت و تمامیت ارضی کشورها تاکید شده است. حق تعیین سرنوشت یعنی همه مردم یک منطقه یا یک کشور به حقوق خود از لحاظ اقتصادی و اجتماعی و سیاسی دست یابند و آزادانه بتوانند سرنوشت خود را رقم بزنند.
اصل حق تعیین سرنوشت یک اصل پذیرفته شده در حقوق بینالملل و محافل ملی و بینالمللی است. حق تعیین سرنوشت یعنی همه عناصر و عوامل برای تحقق یک کشور مستقل در اختیار مردم آن کشور باشد. چنین حقوقی در عرصه بینالملل پذیرفته شده است. که مردم یک کشور حق آزادی، دموکراسی و... دارند. [3] اما در مورد ساکنین فلسطین و سرزمینهای اشغالی این مسئله وجود نداشته است. ملت فلسطین که ساکنان اصلی سرزمینهای اشغالی هستند سالهاست که هیچ یک از حقوق اولیه خود را دارا نیستند و دائماً جانشان در سرزمین خودشان در خطر است.
همچنین در اعلامیه استقلال اسرائیل که در ۱۴ می۱۹۴۸ خوانده شد، وعدهای محقق نشده وجود دارد که تا به امروز اسرائیل را آزار میدهد. باید طبق قانون اساسی که پیشنویس آن آماده شده بود، نهادهای دولتی تا اول اکتبر انتخاب میشدند ولی تا به امروز، اسرائیل هیچ قانون اساسی مناسبی ندارد. این شرایط نقش قابل توجهی در درگیری های اخیر بر سر اصلاحات قضایی دولت جدید دارد.[4]
حقیقت آن است که اشغال سرزمین فلسطین براساس یك طرح چندجانبه، پیچیده و با هدف جلوگیری از اتّحاد و پیوستگی مسلمانان و پیشگیری از تأسیس مجدّد حكومتهای قدرتمند مسلمان انجام شد. دلایلی در دست است كه نشان میدهد صهیونیستها با نازیهای آلمان روابط نزدیك داشتند و ارائه آمارهای اغراقآمیز از كشتار یهودیان، خود وسیلهای برای جلب ترحّم افكار عمومی و زمینهسازی برای اشغال فلسطین و توجیه جنایات صهیونیستها بوده است. حتّی دلایلی در دست است كه عدّهای از اراذل و اوباشِ غیریهودیِ شرق اروپا را به نام یهودی به فلسطین كوچانیدند تا با پوشش حمایت از بازماندگان قربانیان نژادپرستی، یك حكومت معاند اسلام را در قلب جهان اسلام نصب كنند و پس از سیزده قرن، یك گسستگی بین مشرق و مغرب اسلامی ایجاد نمایند. در آغاز، مسلمانان غافلگیر شدند؛ چون از كُنه طرح صهیونیستها و حامیان غربی آنها مطّلع نبودند. حکومت عثمانی شكست خورد؛ قرارداد «سایكس - پیكو» به طور محرمانه برای تقسیم كشورهای اسلامیِ خاورمیانه بین فاتحین جنگ منعقد شد؛ جامعه ملل قیمومیت فلسطین را به عهده انگلیسیها گذاشت؛ آنها هم به صهیونیستها وعده مساعدت دادند و با مجموعهای از طرحهای حساب شده، یهودیان را به فلسطین آوردند و مسلمانان را از خانه و كاشانه خویش آواره كردند.[5]در واقع رژیم صهیونیستی همواره از ابتدای تاسیس تحت نظر یک قدرت بزرگ بوده است پیش تر انگلستان و اکنون هم آمریکا. به همین دلیل هیچگاه یک حاکمیت مستقل نداشته است.
در نهایت باید گفت رژیم صهیونیستی به دلیل ماهیت جعلی و جنگ طلبانهاش، اولویت هزینههایش را در ساختار نظامی قرار داده است به همین دلیل زیر ساختهای غیر نظامیاش از رشد و توسعه لازم برخوردار نیست و با چلشهای جدی در اداره و نظم جامعه برخوردار است. این در حالی است که این رژیم از سوی رسانهها و محافل غربی به عنوان قدرتمندترین اقتصاد و نیروی نظامی در سطح منطقه غرب آسیا معرفی شده است. در حالی که اکنون شاهدیم این رژیم جعلی علیرغم اختصاص هزینههای بسیار بالا در بعد نظامی، توان بازدارندگی ساختار نظامیاش در مقابل حلقههای مختلف محور مقاومت با چالشهای بسیار جدی مواجه شده است.[6] امروز دیگر رژیم اشغالگر نه تنها به لحاظ سیاسی فاقد ثبات است. بلکه فاقد بودجه، اصلاحات و نقشه اقدام است و این شرایط نامساعد همیشگی با همراه شدن اعتراضات گسترده اخیر در این رژیم موجودیت اسرائیل را بیش از پیش با چالش مواجه کرده است.
حکیمه زعیمباشی
1. تاثیر نظام انتخاباتی اسراییل بر تداوم چند پارگی سیاسی/ رحمان قهرمان پور/ مطالعات منطقه ای سال یازدهم پاییز 1389 شماره 4 (پیاپی 38)
2. https://www.shora-gc.ir/fa/news/173
3. تجزیه پذیری و صور نوین کشور تازه تأسیس از منظر واحدهای جغرافیایی-سیاسی در عرصه نظام حقوقی بینالمللی/ سیدباقر میرعباسی و زینب صیقلانی/فصلنامه علمی-پژوهشی نگرشهای نو در جغرافیای انسانی/سال دوازدهم، شماره اول، زمستان 98 صفحه486
4. https://www.javanonline.ir/fa/news/1144956
5. https://farsi.khamenei.ir/speech?nt=2&year=1380
1. http://qodsna.com/fa/347131