شهادت یحیی؛ حیات بخش حماس
پس از شهادت یحیی سنوار رسانههای غربی آن را یک پیروزی بزرگ و فرصت کلیدی برای حل و فصل جنگ در غزه و از سرگیری مذاکرات با هدف تضمین آتش بس و آزادسازی اسرای اسرائیلی دانستند.
پس از شهادت یحیی سنوار رسانههای غربی آن را یک پیروزی بزرگ و فرصت کلیدی برای حل و فصل جنگ در غزه و از سرگیری مذاکرات با هدف تضمین آتش بس و آزادسازی اسرای اسرائیلی دانستند.
آنها سنوار را مانع بزرگی بر سر راه صلح میدانستند و اکنون معتقدند که غزه با نبود سنوار دچار خلاء قدرت شده است. اما حقیقت آن است که این نخستینباری نیست که یکی از مقامات حماس شهید میشود و مسئله مهم تر آن است که ساختار حماس به گونهای است که رهبران و مقامات آن بر اصولی پایبندند که با رفتن یک نفر دیگری نیز همان اصول و رویه را دنبال خواهد کرد.
اولین اساسنامه جنبش حماس در سال 1988 منتشر شد که در آن ضمن تاکید بر اینکه ریشههای تاسیس آن را به دهه چهل میلادی معطوف میکرد، بر پیوستگی با جنبش اخوان المسلمین تاکید داشت و حماس را یکی از شاخههای آن میدانست.
اما هفت سال پیش جنبش حماس با توجه به تغییرات و تحولات جهانی و منطقهای تلاش کرد تا بستر لازم برای تعامل با دیدگاههای جهانی و منطقهای در خصوص حل سیاسی موضوع فلسطین را فراهم آورد بنابراین تغییراتی در اساسنامه خود ایجاد کرد. اول اینکه قوم یهود از دایره دشمنی و مبارزه حماس خارج شد و مبارزه با «صهیونیسم» و «اشغالگری صهیونیستها و رژیم صهیونیستی» جایگزین شد دوم حماس تلاش کرد تا مناسبات و روابط بنیادین خود با اخوان المسلمین را مورد بازنگری قرار دهد و از ذکر ریشههای خود که به اخوان المسلمین بر میگردد صرفنظر کند.
مواضع و دیدگاههای بنیادین جنبش حماس:
1-حماس از هیچ بخشی از سرزمین فلسطین صرف نظر نکرده است (بدون توجه به اینکه اشغالگری تا چه زمانی ادامه خواهد یافت و حماس هر جایگزین دیگری به جای آزاد کردن کامل فلسطین از دریای مدیترانه تا رود اردن را رد میکند).
2- حماس همچنان رژیم صهیونیستی را به رسمیت نمیشناسد و از هیچ یک از حقوق فلسطینیها چشم پوشی نمیکند.
3-حماس برپایی دولت مستقل و کامل دارای حاکمیت ارضی فلسطین را بر اساس مرزهای 1967( به جای 1948) مد نظر قرار داده است و حق بازگشت پناهجویان و آوارگان فلسطینی را به عنوان توافق ملی مشترک قلمداد نموده است.
4- بازگشت به مرزهای 1967 گرچه در اساسنامه سال 1988 ذکر نشده است، (شامل سرزمینهای کرانه باختری رود اردن و باریکه غزه که در جنگ 6 روزه سال 1967 به اشغال اسرائیل در آمد) اما در مواضع برخی از رهبران حماس و از جمله شیخ احمد یاسین به اشکال گوناگون ذکر شده و در سال 2006 هم در منشور وفاق ملی مورد تایید حماس قرار گرفته است و از این منظر موضوع جدیدی نیست و بازگشت به مرزهای 1968 به عنوان یک راه حل مرحلهای و توافقی مد نظر قرار گرفته است، بدون اینکه هیچگونه مشروعیتی به اشغال سایر سرزمینهای فلسطینی داده شود.[1]
این اصول بنیادین همواره توسط رهبران حماس چه در شاخهی نظامی و چه سیاسی مورد وفاق بوده و براساس آنها فعالیت کرده اند.
پس از شهادت اسماعیل هنیه و انتخاب یحیی سنوار به اتفاق آرا برای جانشینی هنیه، تحلیلگران سیاسی تاکید کردند که انتخاب سنوار این پیام را به رژیم اسرايیل می دهد که رویکرد حماس تزلزلناپذیر است و مقاومت را ادامه میدهد. چراکه یحیی سنوار مشهور بود به این که در مسائل نظامی انعطافناپذیر و بر اصول خود پایبند و در سیاست عملگراست. او توان میدانی حماس را برای تقویت جایگاه سیاسی و مذاکراتی این جنبش ضروری و جزو لاینفک استراتژی حماس میدانست. به همین جهت، انتخاب او پس از اسماعیل هنیه به معنای اهمیت احیای ساختار نظامی و بازسازی نیروی انسانی حماس در میدان مبارزه بوده است. در واقع، حماس برای جایگاه سیاسی، تامین اهداف و همچنین اهرمهای چانهزنی در مقابل رژیم اسرايیل که فقط جز از موضع قدرت نمیتوان با آن روبهرو شد، نیازمند بازسازی بخش نظامی خود بود که سنوار در این مدت توانست این هدف را محقق کند.[2] بنابراین به نظر می رسد پس از سنوار نیز رویهی حماس به شکل سابق ادامه خواهد داشت.
در مجموع باید گفت شهادت یحیی سنوار به روایت تصاویری که از آخرین لحظات زندگی وی توسط رژیم صهیونیستی منتشر شد، گواه این بود که رهبران حماس با حضور میدانی خود و تا آخرین لحظهی عمر پایبند به آرمان خود و مبارزه برای پیروزی فلسطین هستند. تصویر آخرین دقایق عمر یحیی سنوار از او ابرقهرمانی را به نمایش گذاشت که حاوی پیامهایی چون عزت، شجاعت و پایداری بود. پیام شهادت او این بود که حماس زنده است و زنده خواهد ماند.
1. https://www.tasnimnews.com/fa/news/1396/02/15/1398534
[2] . https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/220730/