تو پادشاه ما نیستی!

در روزهای گذشته پادشاه چارلز سوم به همراه ملکه‌ی خود کاملیا، به استرالیا یکی از کشورهای مشترک المنافع تحت نظر پادشاهی متحده بریتانیا سفر کرد.

اکتبر 25, 2024 - 11:29
تو پادشاه ما نیستی!
تو پادشاه ما نیستی!

امین مهدوی

در روزهای گذشته پادشاه چارلز سوم به همراه ملکه‌ی خود کاملیا، به استرالیا یکی از کشورهای مشترک المنافع تحت نظر پادشاهی متحده بریتانیا سفر کرد.

این سفر که پس از بیش از یک دهه، اولین سفر رسمی بالاترین مقام سلطنتی بریتانیا به استرالیا بود، بار دیگر موضوع استقلال از بریتانیا را برای مخالفان سلطنت بر سر زبان‌ها انداخت.

تور سلطنتی!

از همان آغاز سفر پادشاه به استرالیا، حواشی مختلف آن شروع شد. از عدم حضور و عدم استقبال فرمانداران از پادشاه که خشم سلطنت طلبان را به همراه داشت، تا اعتراضات برخی نمایندگان در هنگام سخنرانی پادشاه در مجلس که خواهان استقلال از بریتانیا بودند و چارلز را به عنوان پادشاه نمی‌پذیرفتند. مخالفان خواهان حذف پادشاه از قانون اساسی خود هستند و امیدوارند که در سفر بعدی پادشاه چارلز از او به عنوان یک نماینده دیپلماتیک استقبال کنند نه یک پادشاه!

مخالفان سلطنت ضمن استقبال گرم از این سفر آن را آخرین سفر پادشاه نامیده‌اند و امیدوارند که بتوانند زمینه‌های استقلال کامل کشورشان را از بریتانیا فراهم کنند. جنبش مردمی استرالیا  بر این باور است که این دست سفرهای پادشاه بیش از آنکه به نفع مردم باشد، نوعی تور تفریحی سلطنتی است و نتیجه‌ای برای مردم ندارد.

هم‌چنین آنان این سوال را مطرح می‌کنند که چگونه پادشاهی غایب می‌تواند به امور یک کشور در هزاران مایل دورتر رسیدگی کند، آن هم پادشاهی که خود را پادشاه چندین کشور می‌داند. بنابراین مخالفان سلطنت بر این باور هستند که استقلال می‌تواند برای آنها منافع بیشتری داشته باشد. در این باره‌ که چرا دولت سلطنتی بریتانیا مخالفانی دارد باید به زمینه‌های تاریخی و آسیب‌هایی که به بومیان استرالیا وارد شده هم توجه کرد.

تاریخ شرمساری!

 تاریخ جنایات بریتانیا علیه مردم استرالیا سابقه‌ای طولانی دارد. جنایات بریتانیا علیه بومی‌های استرالیا از زمان ورود اولین مهاجران در سال ۱۷۸۸، تأثیرات ویرانگری بر جوامع بومی این کشور گذاشت. این جنایات شامل قتل عام، نابودی فرهنگی و اجتماعی، و نسل‌کشی بوده است.

یکی از اولین و اصلی‌ترین دلایل کاهش جمعیت بومیان، شیوع بیماری‌هایی بود که مهاجران با خود آوردند. بیماری‌های واگیر مانند آبله، سرخک و تیفوس به سرعت در میان بومیان گسترش یافت، چرا که آنان هیچ مقاومتی نسبت به این بیماری‌ها نداشتند، که منجر به مرگ هزاران نفر شد​[1].

برخی از محققین بر این باورند که این شیوع بیماری‌ها عمدی و سازمان یافته توسط مهاجمان بریتانیایی انجام شده است تا بتوانند بر بومیان استرالیا مسلط شوند. علاوه بر آن، استعمارگران بریتانیایی به طور سیستماتیک و هدفمند زمین‌های بومیان را غصب کردند و هرگونه مقاومت از سوی بومیان با قتل‌عام پاسخ داده می‌شد. به عنوان مثال، کشتارهایی مانند "کشتار مایال کریک" (Myall Creek Massacre) در سال ۱۸۳۸، که طی آن ده‌ها بومی از جمله زنان و کودکان کشته شدند، تنها یکی از موارد بی‌شمار جنایات بریتانیا علیه مردم در استرالیا است[2].

سیاست‌های استعماری بریتانیا جنایت‌های زیادی را شامل می‌شود، از جمله "ربایش کودکان" که به عنوان "نسل‌های دزدیده شده" نیز شناخته می‌شود که تأثیرات مخرب و عمیقی بر بومیان گذاشت. دولت استرالیا هزاران کودک بومی را از خانواده‌هایشان جدا کرد تا در فرهنگ اروپایی ادغام شوند و از فرهنگ خود دور شوند تا بتوانند به عنوان بریتانیایی مجدد به استرالیا برگردند و شناختی نسبت به گذشته خود نداشته باشند، که این نیز یک نوع نسل‌کشی فرهنگی به شمار می‌رود، کاری که عواقب آن تا نسل‌ها بر بومیان باقی ماند.[3]

شکاف‌ها نمایان می‌شود!

 سفر ۶ روزه اخیر که بر اساس پروتکل‌های سلطنتی سفری کوتاه محسوب می‌شود (بخاطر بیماری پادشاه سفری فشرده شده است)، بار دیگر شکاف‌ها بین استرالیا و بریتانیا را نمایان‌تر کرد. چارلز سوم اگرچه در تلاش است که پادشاهی متحده را حفظ کند و به دنبال توجه به خواسته‌های مردم در کشورهای مشترک المنافع است، اما این دست اقدامات او هم به نظر چندان باب میل مخالفان نیست. مخالفان سلطنت بر این باور هستند که اگر یک استرالیایی بتواند زمام امور را در این کشور به دست بگیرد، منافع آن برای استرالیا بیشتر از حضور یک خارجی غیر استرالیایی به عنوان پادشاه است.

افزایش شکاف‌ها علیه سلطنت آن هم با وجود پوشش رسانه‌ای گسترده و حمایت کامل رسانه‌ها از پادشاهی بریتانیا نشان از افزایش آگاهی مردم استرالیا نسبت به حقایق دارد و به نظر می‌رسد این آگاهی یک چالش برای پادشاه خواهد بود.

بنابراین چارلز سوم با چالش بزرگ فروپاشی بریتانیای متحد روبه رو است. او هرچند دغدغه‌های مشترکی را با استرالیا و دیگر کشورهای تحت فرمان خود برای همکاری پیدا می‌کند، اما به نظر می رسد که این دست اقدامات هم چندان کار ساز نیست. در واقع بریتانیا خیلی دیر به فکر توجه به این کشورها افتاده است و روند تغییرات نظام بین‌الملل و سرعت آگاهی مردم اکنون چالش‌های بزرگی برای آنها هستند. به نظر بریتانیا باید در روند استعمارگری خود تجدید نظر کند و حتی آن ‌را پایان دهد و در کنار آن  به ملت‌ها و خواسته‌های آنان احترام بگذارد. کاری که برای آنها بسیار دشوار و البته سخت است.


[1] allthatsinteresting.com

[2] australian.museum

[3] همان