بحران پناهندگان و شکاف سیاسی در آلمان
آلمان همواره تلاش کرده است تا تعهدات بشردوستانه خود را با نگرانیهای عمومی درباره مهاجرت متعادل کند. بحران پناهجویان در سال ۲۰۱۵ که طی آن بیش از یک میلیون پناهجو وارد این کشور شدند، باعث بحثهای گستردهای درباره سیاستهای مهاجرتی شد. در حالی که بسیاری از رویکرد باز آلمان استقبال کردند، برخی دیگر آن را باری غیرقابلتحمل بر خدمات عمومی و همبستگی اجتماعی دانستند. از آن زمان، مهاجرت به یکی از مسائل جنجالی تبدیل شده و CDU در تلاش است تا جایگاه از دسترفته خود را در برابر پوپولیستهای راستگرا با اتخاذ رویکردی سختگیرانهتر در قبال پناهندگی بازپس گیرد.
با نزدیک شدن آلمان به یک انتخابات حساس، این کشور در مرکز یک بحث سیاسی شدید درباره اصلاح قوانین پناهندگی قرار گرفته است. فریدریش مرتس، رهبر اتحادیه دموکرات مسیحی (CDU) و یکی از نامزدهای اصلی صدراعظمی آلمان، در تلاش است تا لایحهای برای اصلاح قوانین پناهندگی را به تصویب برساند که در سراسر طیف سیاسی جنجالبرانگیز شده است. این پیشنهاد شامل تشدید سیاستهای پناهندگی، افزایش اخراج مهاجران و محدود کردن مهاجرت غیرقانونی است، اقداماتی که بسیاری آن را تلاشی برای جلب نظر رأیدهندگان محافظهکار و راستگرا میدانند. با این حال، جنجالیترین جنبه این طرح، احتمال حمایت CDU از حزب راست افراطی آلترناتیو برای آلمان (AfD) برای تصویب لایحه در پارلمان است. چنین اقدامی میتواند پیامدهای عمیقی در عرصه سیاسی آلمان داشته باشد، شکافهای اجتماعی را تشدید کند و باعث ناآرامیهای داخلی و حتی در سراسر اروپا شود.
همکاری احتمالی CDU با AfD برای اصلاح قانون پناهندگی، انحراف چشمگیری از اجماع سیاسی پس از جنگ جهانی در آلمان است. به طور سنتی، احزاب اصلی از احزاب راست افراطی فاصله گرفتهاند. این همکاری میتواند مواضع سیاسی راست افراطی را مشروعیت بخشیده، نهادهای دموکراتیک را تضعیف کند، سوابق خطرناکی برای همکاریهای سیاسی آینده ایجاد کند و خطوط بین مواضع محافظهکارانه و افراطی را محو کند.
آلمان همواره تلاش کرده است تا تعهدات بشردوستانه خود را با نگرانیهای عمومی درباره مهاجرت متعادل کند. بحران پناهجویان در سال ۲۰۱۵ که طی آن بیش از یک میلیون پناهجو وارد این کشور شدند، باعث بحثهای گستردهای درباره سیاستهای مهاجرتی شد. در حالی که بسیاری از رویکرد باز آلمان استقبال کردند، برخی دیگر آن را باری غیرقابلتحمل بر خدمات عمومی و همبستگی اجتماعی دانستند. از آن زمان، مهاجرت به یکی از مسائل جنجالی تبدیل شده و CDU در تلاش است تا جایگاه از دسترفته خود را در برابر پوپولیستهای راستگرا با اتخاذ رویکردی سختگیرانهتر در قبال پناهندگی بازپس گیرد.
پیشنهاد اصلاحی مرتس شامل تسریع در روند اخراج، افزایش امنیت مرزی و سختگیری بیشتر در شرایط پذیرش پناهجویان است. این اقدامات هرچند برای بخشهای محافظهکار جامعه جذاب به نظر میرسند، اما باعث واکنش شدید احزاب مترقی، سازمانهای حقوق بشری و حتی برخی میانهروها در داخل CDU شده است، چرا که آنها نگراناند چنین سیاستهایی تعهدات بشردوستانهی آلمان پس از جنگ را تضعیف کند.
با این حال به نظر میرسد که استراتژی مرتس، سودهای سیاسی کوتاهمدت را بر ثبات بلندمدت ترجیح میدهد. جذب رای دهندگان محافظهکار، پرداختن به نگرانیهای مهاجرت، تقویت مخالفت با دولت فعلی و موقعیتیابی برای انتخابات آینده از جمله اهداف احتمالی این استراتژی است. با این حال، این رویکرد خطرات قابل توجهی دارد؛ از جمله کاهش رغبت رای دهندگان میانهرو، آسیب به اعتبار بینالمللی، ایجاد شکافهای داخلی حزبی و به خطر انداختن اصول دموکراتیک. پیامدهای بالقوه برای جامعه آلمان شامل افزایش تبعیض علیه اقلیتها، افزایش بیاعتمادی به نهادهای سیاسی، افزایش اضطراب و ناآرامی اجتماعی و آسیب به روابط جامعه است. علاوه بر این، بیثباتی سیاسی احتمالی ناشی از تمایل CDU به همکاری با AfD میتواند موقعیت آلمان را به عنوان ستون وحدت اروپا متزلزل کند. ناظران متخصص هشدار میدهند که این مانور سیاسی میتواند باعث اعتراضات و تظاهرات عمومی، جنبشهای متقابل و فعالیتهای اجتماعی، انتقاد بینالمللی و بی ثباتی اقتصادی شود.
علاوه بر آن تأثیرات این لایحه اصلاحی صرفاً به آلمان محدود نخواهد شد. در حالی که اروپا با چالشهای مهاجرتی دستوپنجه نرم میکند، سایر کشورها میتوانند اقدامات آلمان را به عنوان الگویی برای خود در نظر بگیرند. تغییر به سوی سیاستهای سختگیرانهترِ پناهندگی در برلین میتواند احزاب راستگرا در سراسر قاره، از جبهه ملی فرانسه گرفته تا برادران ایتالیا، را به اتخاذ تدابیر مشابه تشویق کند. این روند میتواند منجر به تضعیف تعهد اتحادیه اروپا به حقوق بشر و حمایت از پناهجویان شود.
اکنون آلمان در یک دوراهی قرار دارد. اگر مرتس با حمایت AfD به پیشبرد لایحه اصلاح پناهندگی ادامه دهد، این امر میتواند نقطه عطف خطرناکی در سیاست آلمان باشد، نقطهای که در آن راست افراطی مشروعیت مییابد، و شکافهای اجتماعی و سیاسی عمیقتر میشود. هرچند سیاستهای سختگیرانهتر مهاجرتی ممکن است برای بخشی از رأیدهندگان جذاب باشد، اما پیامدهای بلندمدت چنین رویکردی میتواند بسیار مخرب باشد. آلمانیها باید به دقت خطرات قطبیشدن و ناآرامی اجتماعی را در برابر مزایای سیاسی کوتاهمدت یک سیاست پناهندگی سختگیرانه بسنجند. انتخابات پیش رو آزمونی مهم برای استقامت دموکراتیک این کشور خواهد بود. CDU و آلمان به طور کلی باید تصمیم بگیرند که آیا پیروزی در یک نبرد قانونی ارزش بهای سنگین بیثباتی سیاسی و شکاف اجتماعی را دارد یا خیر. در هر صورت، بنظر میرسد بحثهای پیرامون پناهندگی شکلدهندهی آینده سیاسی آلمان و مسیر گستردهتر اروپا در سالهای آینده باشد.
امین مهدوی