پیامدها و چالشهای رشد همجنسگرایی
پیامدها و چالشهای رشد همجنسگرایی
اگر با دقت به عرصه فرهنگ سازی جهانی نظاره کنیم به مواردی خاص برخورد خواهیم کرد که نظام های غربی به خصوص نظام آمریکا و انگلستان با تغذیه از سرمایه های مالی و انسانی یهود ، به شدت و با اصراری بسیار عجیب سعی در گسترش و تبلیغ آنها در میان مردم خود و دیگر ملت ها دارند . یکی از این موارد که شدیدا مورد توجه نظام فرهنگ سازی غرب بوده ترویج همجنس گرایی است . [1]
امروزه لفظ ال جی بی تی ( LGBT ) برای اشخاص دگرباش ( همجنسگرایان مرد ، همجنسگرایان زن ، دو جنسگرایان و تراجنسیتی ها ) اطلاق می شود . روان شناسی یکی از اولین رشته های علمی بود که همجنسگرایی را به عنوان پدیده ای مجزا بررسی کرد . سالیان درازی طی قرن بیستم و همچنین پیش از آن ، روان شناسی رایج و استاندارد زمانه ، همجنسگرایی را در قالب الگو های آسیب شناسانه و به صورت یک بیماری روانی مشاهده میکرد اما در سال ۱۹۸۷ میلادی همجنسگرایی به طور کامل از فهرست اختلال های روانی خارج شد . [2]
با این که همجنس بازی از نظر علمی یک انحراف جنسی است برنامه های تبلیغی غرب سعی می کنند آن را به عنوان یک اتفاق ژنتیکی مطرح کنند . این تلاش از آنجا نشات می گیرد که در صورت قبول ژنتیکی بودن این انحراف دیگر نمی توان به افراد منحرف خرده گرفت . چرا که ژنتیک امری است خارج از دست انسان و در چنین شرایطی اینگونه القا می شود که این افراد بدون داشتن حق انتخابی با این گرایش زاده شده اند ! در نتیجه راه بر هرگونه اعتراض بسته خواهد شد . این در حالی است که هیچ تحقیق مسایل علمی این مطلب را اثبات نکرده و نتایج تحقیقات همواره عکس آنچه بوده که در رسانه های غربی ترویج می شود . [3]
با وجود آنکه همجنس گرایی از سوي اكثريت فرقه هاي مسيحي و نيز دين يهود و اسلام گناهي بزرگ محسوب مي شود همچنین از منظر عرفي همجنس گرايي ، فعلي قبيح است و اكثر قريب به اتفاق مردم دنيا آن را ناپسند مي دانند . اما حكومت هاي غربي به دلايل مختلف سعي كرده اند قبح اين فعل ريخته شود تا با امتياز دادن به طرفداران همجنسگرايي به اهداف پنهان خود برسند . [4]
در چنین شرایطی تلاش مصرانه غرب و حمایت دولت های اروپایی و آمریکا از همجنسگرایان عجیب به نظر می رسد ، زیرا با تمام این حمایت ها و تبلیغات همچنان این گروه در اقلیت قرار دارند . این حمایت ، ترویج و تبلیغ در حالی رخ میدهد که حتی اگر همجنسگرایی را به عنوان یک بیماری و انحراف بپذیریم و در انسانی ترین شرایط باید زمینه های درمان این افراد فراهم شود نه تبلیغ و ترویج این انحراف و تلاش برای گسترش آن ؛ اینجاست که ابهامات در رابطه با رفتار غرب در مواجهه با همجنسگرایان جدی تر میشود . مسلما یکی از اهدافی که مروجان همجنس گرایی آن را دنبال می کنند تهیکردن انسان از معنا و اصول انسانی است تا او را رام و آماده پذیرش هر سلطه ای کنند . ترویج همجنسگرایی از لحاظ اجتماعی به فروپاشی کانون خانواده ، انقراض نسل و فساد جامعه منجر میشود . با تغییر تعریف خانواده و بازکردن راه برای حتی عادی سازی فعالیت همجنسگرایان با رسمیکردن ازدواج آنان در ۲۸ کشور دنیا ، ضربه ای جبران ناپذیر به پیکر خانواده وارد میشود به همین جهت است که نهاد خانواده روز به روز در غرب بیشتر رو به نابودی میرود و رشد صفر یا منفی جمعیت آن به مشکل بزرگی برای سیاست مداران غرب بدل شده است، اما درباره چرایی چنین روندی در دنیای غرب و در پاسخ به اینکه چرا غربی ها به دنبال نابودی نهاد خانواده هستند ، بسیاری از کارشناسان معتقدند دولت امریکا با هدف کنترل جمعیت این کشور و جهان دست به اقداماتی همچون ترویج همجنس بازی می زند تا مسیر ازدواج و باروری را در مردم خود و مردم کشورهای دیگر مختل کند به همین خاطر است که جمعیت های مدافع خانواده در کشورهای غربی فعال شده اند و برخی از سیاسیون اروپایی از تصویب قانون مجازات تبلیغات همجنسگرایی دفاع کرده و هدف آن را کمک به زاد و ولد انسانها ، حمایت از ارزش های سنتی و مبارزه علیه بحران جمعیتی عنوان کرده اند . [5]
[1] https://shiateb.com/Pages/docsSimpleView.aspx?langid=687
[2] https://mafaz.ir/?p=43306
[3] https://hawzah.net/fa/Article/View/97454/
[4] https://www.irna.ir/news/80828545
[5] https://www.javanonline.ir/fa/news/1082087/