فروپاشی آرمان ۲۰۲۳ و انسداد آرمانگرایی ۲۰۵۳ اردوغان!
سیاستگذاری عمومی که خود به مثابه حکمرانی و مدیریت امور عمومی در سطح کلان ملی و فراملی تعریف میشود، همانند حکمرانی که به دو گونه حکمرانی مطلوب و حکمرانی بد تقسیم شده است، به دو گونه سیاستگذاری موفق و سیاستگذاری ناکام تقسیم میشود.
سیاستگذاری موفق و پیروز، فرآیندی است که علاوه بر تحقق نیات و اهداف سیاستگذار، بهبودی شرایط در حوزه عملکردی سیاستگذاری شده و در سطح ملی نیز رفاه و آسایش شهروندان یک دولت را فراهم میکند. در اینگونه سیاستگذاری است که حکمرانی مطلوب به مثابه سیاستگذاری موق مورد توجه و تقلید دیگران قرار میگیرد.
موفقیت یک سیاستگذاری عمومی و کامیابی سیاستگذار آن، علاوه بر توانایی ابتکار، دانش و هنر سیاستگذاری، نیاز به آموزههای پیشین، تحلیل و تجزیه پیشینه سیاستگذاری در آن حوزه خاص یا در کل جغرافیای سیاستگذاری عمومی دارد. در چنین روندی است که سیاستگذار با موجی از سیاستهای ناکام، شکست خورده و اشتباه مواجه میشود که فرایند سیاستگذاری را به کنشی سخت و شگفت تبدیل میکند.
سیاستهای اشتباه پیشین را نمیتوان به سادگی دور انداخت و به آنها بیتوجه بود، زیرا بخشی از یک سیاستگذاری موفق به درسآموزی از سیاستهای پیشین بازمیگردد. سیاستهای اشتباه و ناکام قبلی، بخشی از سیاستگذاری کنونی هستند، همانگونه که "دسیدریوس اراسموس" فیلسوف هلندی میگوید: «اشتباه، امکان آموختن را برای او فراهم میسازد.»1
سیاستگذاری عمومی بهویژه وقتی دارای ابعاد و اهداف آرمانی باشد، نیاز بیشتری به تحلیل و درک سیاستهای پیشین و درسآموزی از سیاستهای اشتباه گذشته دارد.
رهبران یا سیاستگذاران ارشد، همواره از سیاستهای آرمانی خود سخن گفته و این سیاستها را با چنان عناوینی تعریف میکنند که گویا چنین فرایندی در گذشته وجود نداشته و هیچ سیاستگذار یا رهبری به طرح و اجرای آن قادر نبوده است!
یکی از این سیاستگذاران ارشد یا رهبران آرمانگرای بیتوجه به سیاستهای ناکام و ناکارآمد پیشین را میتوان رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری کنونی ترکیه دانست که سیاستگذاری آرمانی وی طی تنها چند سال به باتلاقی عمیق بدل شده، تمام نیات و اهداف آرمانی ایشان را بلعیده و حکمرانی وی را با فروپاشی بنیادین مواجه ساخته است.
اردوغان به عنوان یک سیاستگذار و رهبر موفق در نیمه نخست حاکمیتش بر سپهر سیاسی ترکیه به سطحی از موفقیت و اثربخشی رسیده بود که به عنوان یک الگوی برجسته رهبری و سیاستگذاری در منطقه و جهان اسلام مورد توجه قرار گرفته بود.
همین موفقیت و کارآمدی سیاستگذاری دولت ترکیه در نیمه نخستین کشورداری اردوغان بود که ترکیه را از یک کشور شکننده به کشوری باثبات در سطح منطقه و جهان بدل کرده است و شرایط را برای یک سیاستگذاری آرمانگرای فراتصور از سوی اردوغان فراهم کرد. سیاستگذاری آرمانی که در دو قالب:
1- سیاست چشم انداز 2023 با نیت و هدف بازآفرینی یک ترکیه بزرگ در قالب دولتی با ماهیت یوروعثمانی (جغرافیای امپراتوری عثمانی با دموکراسی اروپایی و عضوی از اتحادیه اروپا) که در این جمله احمد داوود اوغلو، وزیر امور خارجه وقت ترکیه و استراتژیست بزرگ معاصر این کشور در یک سخنرانی در سال 2012 چنین خلاصه میشود: «هر سرزمینی که در سالهای 1911 تا 1923 از دست دادهایم و از آنها عقبنشینی کردهایم را در سالهای 2011 تا 2023 به دست میآوریم و با برادرانمان در آن سرزمینها دیدار میکنیم. این یک مأموریت تاریخی ضروری است.»2
2- سیاست چشمانداز 2053 که بعد از نمایان شدن ناکامی سیاستگذاری آرمانی 2023 اردوغان و شکست دولت ترکیه در بسیاری معادلات منطقهای و جهانی در سال 2022 از سوی اردوغان در شهر مانیسا، اینگونه تعریف میشود: «قول و تعهد ما به ملت این است که کشورمان را با چشم انداز 2053 به رتبه برتر نظام مدیریت و اقتصاد جهانی برسانیم.»3
زلزلههای بزرگ و دوقلوی اخیر ترکیه و سوریه را میتوان مُهری بر پایان عصر آرمانی حکمرانی و سیاستگذاری دروغین اردوغان دانست که با هزینههای جانی و مالی فراوانی که بر شهروندان ترکیه و سوریه وارد کرده، شکست و رسوایی بزرگی برای 2 دهه کشورداری اردوغان و حزب عدالت و توسعه را نمایان ساخته است.
اکنون دیگر هیچ سیاستمدار و سیاستگذاری در منطقه و جهان اسلام، تکرار و تقلید از الگوی سیاستگذاری اردوغان را کارآمد ندانسته و آرزوی تبدیل کشور خود به ترکیه نیز از ذهن و سیاست بسیاری رهبران آرمانگرا خارج شده است.
سیاستگذاری اردوغان در نیمه دوم حکمرانی بر ترکیه، بعد از سال 2011 و تحولات بهار عربی، بسیار تهاجمی، آرمانگرا و تنشآفرین شده و به جای تغییر و بهبود شرایط داخلی ترکیه، نوسازی و بازسازی زیرساختهای ترکیه به سیاستهای تهاجمی و ستیزجویانه سیاسی و ژئوپلیتیک در منطقه استوار شده بود. در چنین شرایطی است این سیاستگذاری اردوغان را میتوان غیر عقلانی دانست، همانگونه که "پیر مولر" از اندیشمندان علم سیاستگذاری مینویسد: «سیاستگذاری عمومی بر خلاف امید و انتظار برخی، فعالیت سیاسی را عقلانیتر کرده است.» 4
اکنون اردوغان و آرمانگرایی ایشان در قالب دو چشمانداز 2023 و 2053 به مثابه نمک بر زخم شهروندان زلزلهزده ترکیه و سوریه بدل شدهاند، مسیر الگوی آرمانی 2053 اردوغان نیز دچار انسداد کارآمدی و مشروعیت شده است. اغلب شهروندان ترکیه اکنون به سیاستها و سیاستگذاری آرمانی اردوغان حتی برای 4 ماه آینده و پایان دوره کنونی کشورداری ایشان نیز اعتماد ندارند.
شاید فرصت برای درسآموزی و آموختن از اشتباهات پیشین برای اردوغان و دولت حزب عدالت و توسعه در ترکیه پایان یافته باشد، اما به نظر میآید اردوغان به پذیرش شکست و کناره گیری از قدرت حاضر نباشد، زیرا شکست در انتخابات آینده می تواند به معنای آغاز حذف کامل اردوغان و دوستانش از سپهر سیاسی ترکیه با موجی از محاکمات باشد.
برخلاف بسیاری تحلیلگران و کارشناسان حوزه ترکیه که مدعی هستند ایران از سرنگونی دولت اردوغان خوشحال بوده و منافعش تحقق مییابد، اینجانب در مقاله آینده به بررسی تمایل ایران به حفظ و بقای حکمرانی رجب طیب اردوغان در ترکیه خواهم پرداخت.
اردوغان و دوستانش حتی اگر موفق به مهندسی انتخابات آینده و یا کودتای موفق در ترکیه نیز شوند، هرگز قادر به ادامه سیاستگذاری آرمانی چشمانداز 2053 نخواهند بود، زیرا زلزلههای بزرگ اخیر ترکیه، علاوه بر ویرانی این کشور و شکننده ساختن دولت ترکیه، مشروعیت، محبوبیت، کارآمدی و توانمندی اردوغان برای ادامه حکمرانی را نیز باطل کرده است.
دیپلماسی ایرانی
منابع:
1- کتس، کلودیو. گری ریمر و ویلیام آدامز. دولت شهر سوسیالیستی. ترجمه اکبر افسری. تهران. هرمس. 1393. چاپ دوم. ص 41
2- سایت خبری هابرتورک. 1 بهمن 1390. به آدرس: https://www.haberturk.com/gundem/haber/708252-kaybettigimiz-topraklarda-bulusacagiz
3- خبرگزاری تی ار تی. 30 مرداد 1401. به آدرس: https://www.trt.net.tr/persian/trkhyh-1/2022/08/21/rdwgn-bh-tlsh-bry-brqrry-slh-jhny-tkhyd-khrd-1870390
4- مولر، پیر. سیاستگذاری عمومی. ترجمه حمیدرضا ملک محمدی. تهران. دادگستر. 1378. چاپ اول. ص 98