سوریه تحت اشغال: آیا ترکیه و اسرائیل سوریه را به ورطۀ نابودی میکشانند؟
از سوی دیگر، ترکیه نیز بهدنبال گسترش نفوذ خود در منطقه است و تلاش دارد مسیرهای مواصلاتی قدیمی خود را احیا کند. طرحهایی مانند احداث مسیر حجاز که حلب را (با اتصال قبلی به شبکۀ راهآهن ترکیه) به دمشق، عمان و نهایتاً به حجاز متصل کند، نمونهای از این تلاشهاست. این طرحها ریشه در تاریخ پر آشوب منطقه دارند؛ بهویژه در دوران جنگ جهانی اول که بهدلیل مداخلات بریتانیا و نقش مخرب عوامل اطلاعاتی بریتانیا که به لورنس عرب مشهور است، ناکام ماند.
توجه به تحولات اخیر در سوریه و مداخلات گسترده قدرتهای منطقهای نظیر ترکیه و اسرائیل، بهویژه پس از سقوط برقآسای حکومت قانونی بشار اسد، وضعیت این کشور را به یک بحران پیچیده تبدیل کرده است. سقوط ناگهانی حکومت حزب بعث، که از آغاز شورشهای مسلحانه در سال ۲۰۱۱ آغاز شد، خلأ قدرتی در سوریه ایجاد کرد که برخی رژیمهای غیردموکراتیک منطقه، از جمله ترکیه و یا غده سرطانی خاورمیانه، یعنی اسرائیل، از آن برای تقویت نفوذ غیرسازندۀ خود بهرهبرداری کردند. گرچه معمولاً این مداخلات تحت عنوان مبارزه با تروریسم! یا تقویت امنیت منطقهای مطرح میشود، در عمل، جملگی آنها منجر به نقض حاکمیت ملّی سوریه و تشدید بحران انسانی در این کشور جنگزده گردید.
ترکیه، که از زمان آغاز جنگ داخلی در سوریه در سال ۲۰۱۱ بهطور فعال در این بحران دخالت کرده است، هدف اصلی خود را احیای امپراطوری عثمانی و گسترش نفوذ در کشورهای هممرز مانند سوریه قرار داده است. بر اساس گزارشها و تحلیلهای کارشناسان، ترکیه از زمان شروع بحران، به بهانه مبارزه با پ.ک.ک و متحدین سوری آن، دست به مداخلات نظامی متعدد در سوریه زده است. در حال حاضر، ترکیه حدود ۱۵ درصد از خاک سوریه را عملاً در اشغال نظامی خویش دارد که شامل مناطق وسیعی مانند ادلب، عفرین، و بخشهایی از حلب و حومه آن میشود. این اقدامات ترکیه بهویژه در شمال سوریه، همواره با انتقادهای شدیدی از سوی سازمانهای بینالمللی و حقوق بشر روبهرو بوده است.
تحلیلگران بر این باورند که ترکیه علاوه بر مسائل امنیتی، بهدنبال تغییر دموگرافیک مناطق تحت اشغال خود است. یکی از سیاستهای ترکیه در این مناطق، اسکان پناهندگان سوری عرب است که بهطور عمده از مناطق تحت کنترل مخالفان بشار اسد به ترکیه مهاجرت کردهاند. این سیاست، علاوه بر اینکه موجب تغییر ساختار دموگرافیک مناطق شملی و شمالشرقی میشود، از سوی مخالفان بهعنوان اقدامی در راستای تحمیل سیاستهای قومی ترکیه به شمار میآید.
به نظر میرسد برندۀ اصلی تحولات پرشتاب در شمال سوریه اردوغان باشد. قراردادهای بازسازی مناطق جنگ زده احتمالا به مقاطعه کاران ترک سپرده خواهد شد نیز خیال آنکارا از ایجاد یک کانتون کردی در مرزهای جنوبی خود و یا حداقل قطع پیوستگی آن تا دریای مدیترانه فعلاً راحت خواهد شد.
از دیگر جنبههای نگرانکننده مداخلات ترکیه در سوریه، حمایت این کشور از گروههایی مانند هیئت تحریر الشام (HTS) است که پیشتر تحت نام جبهه النصره شناخته میشد. برخی تحلیلگران آن را شاخهای از گروه تروریستی القاعده میدانند. حمایت ترکیه از این گروههای افراطی، نگرانی های عمیقی را در سطح منطقه و جهان ایجاد کرده است. این گروهها به گسترش ایدئولوژیهای افراطی و اعمال خشونتآمیز ادامه میدهند و با هرج و مرج بهوجود آمده در سوریه، همچنان تهدیدی جدی برای امنیت و استقرار در غرب آسیا هستند؛ چه آنکه احمد الشرع (الجولانی) که اکنون به مانند اخوانیهای ترکیه، ملبّس به کت و شلوار و کراوات شده است، با نوشیدن قهوه در ارتفاعات قاصوین، مشرف بر دمشق در معیّت هاکان فیدان-- وزیر امور خارجه ترکیه و ورئیس سابق دستگاه اطلاعاتی آن کشور (میت)-- عنوان داشته است که روابط دمشق و آنکار فصل جدید از اتحاد و یگانگی را در پیش خواهد گرفت.
به موازات ترکیه، اسرائیل نیز بهطور مستمر در امور داخلی سوریه مداخله کرده است. بهویژه در بلندیهای جولان، که از زمان جنگ ششروزه ۱۹۶۷ تحت اشغال اسرائیل قرار دارد، طی چند هفته گذشته، رژیم صهیونیستی اقدامات نظامی و توسعهطلبانه خود را در سرتاسر بلندیهای جولان گسترش داده است. اسرائیل در سال ۱۹۸۱ بلندیهای جولان را به خاک خود ضمیمه کرد که این اقدام هرگز توسط جامعه بینالمللی به رسمیت شناخته نشده است. با این حال، اسرائیل بهطور پیوسته در تلاش است تا در این منطقه شهرکسازیها را گسترش دهد و حضور نظامی خود را تقویت کند.
از زمان فروپاشی حکومت بشار اسد، اسرائیل از شرایط هرج و مرج بوجود آمده استفاده کرده و مداخلات نظامی خود را در بخش تحت کنترل جولانِ سوریه افزایش داده است. این اقدامات بهویژه در جبل الشیخ (هرمون) [با خروجی سالانه 1.5 میلیارد متر مکعب آب]که تسلط بر آن نهتنها منجر به اشراف نظامی-اطلاعاتی بر دمشق بلکه بر لبنان و اردن خواهد شد، بلکه اسرائیل را قادر خواهد ساخته تا بر سد الوحده که بر روی رودخانه یرموک ایجاد شده و در حدود 40% آب آشامیدنی سوریه و 30% آب اردن را تأمین کند، احاطه داشته باشد. با تمام این اوصاف، در حالیکه، گروهک های بنیادگرای تحت حمایت ترکیه به انتقام ستاندن از شهروندان مسیحی و علوی در شمال غرب سوریه مشغولند، تانک های اسرائیلی فقط 24 کیلومتر تا جنوب غربی دمشق فاصله دارند.. البته تل آویو این اقدام یعنی ایجاد یک "حائل امنیتی" را بهعنوان دفاع از امنیت خود در مقابله با نفوذ ایران در سوریه توجیه میکند، اما مسلم است که این توسعهطلبی ارضی، لاجرم باعث تشدید بحران انسانی و ایجاد مقاومت غیرنظامیان سوری در برابر اشغالگران خواهد شد.
یکی از مسائل پیچیده در بحران سوریه، رقابتهای منطقهای است که بهویژه میان ترکیه و اسرائیل تشدید شده است. این رقابتها بهویژه در زمینه تقسیم منابع آبی و تأسیسات زیرساختی در سوریه برجسته است. اسرائیل بهدنبال ایجاد کریدوری موسوم به "داوود" است که از مناطق دروزینشین در شمال اردن و جنوب سوریه (استان السویدا) عبور میکند و در نهایت به مناطق تحت کنترل آمریکا در التنف میرسد و در نهایت به حسکه منتهی میشود تا بدیت ترتیب اکراد و اسرائیل، بتوانند در اتحاد با یکدیگر در مقابل دشمنان مشترک شان یعنی ترکیه و شبهنظامیان عرب متحد با اردوغان، به صفآرایی بپردازد. از منظری دیگر، این کریدور، بهویژه با هدف مقابله با نفوذ ایران در منطقه مرزی ایران و عراق ، به عبارت دیگر، قطع هلال شیعی، طراحی شده است.
از سوی دیگر، ترکیه نیز بهدنبال گسترش نفوذ خود در منطقه است و تلاش دارد مسیرهای مواصلاتی قدیمی خود را احیا کند. طرحهایی مانند احداث مسیر حجاز که حلب را (با اتصال قبلی به شبکۀ راهآهن ترکیه) به دمشق، عمان و نهایتاً به حجاز متصل کند، نمونهای از این تلاشهاست. این طرحها ریشه در تاریخ پر آشوب منطقه دارند؛ بهویژه در دوران جنگ جهانی اول که بهدلیل مداخلات بریتانیا و نقش مخرب عوامل اطلاعاتی بریتانیا که به لورنس عرب مشهور است، ناکام ماند.
همزمان با تحرکات ترکیه و اسرائیل، نیروهای کرد سوری، بهویژه نیروهای دموکراتیک سوریه (قسد)، در تلاشند تا از مداخله ترکیه جلوگیری کنند و منافع خود را در این بحران تأمین نمایند. این نیروها که بهویژه در شمال و شمالشرق سوریه مستقر هستند، با تهدید داعش و دیگر گروههای افراطی روبهرو هستند. فرمانده ارشد قسد، مظلوم عبدی، هشدار داده است که گروههای افراطی همچون داعش ممکن است با حمایت ترکیه و شبه نظامیان عشایری، در مناطق بادیه سوریه دوباره قدرت گذشته خود را احیا کنند. در این زمینه، قسد از این اهرم استفاده میکند که در صورت پیشروی ترکیه در مناطق نفتخیز تحت کنترل آنها بسیاری از زندانیان داعش را که در بازداشتگاههایش محبوس هستند، عمداً رها سازد تا فشار بیشتری بر ایالات متحده و متحدین غربی آن برای مقابله با ترکیه ایجاد کنند.
معذلک نبایست اینگونه تصورنمود که تمامی منافع ترکیه و اسرائیل در سوریه در دوران پسا-اسد در تعارض با یکدیگر قرار دارند. بطور مثال مقصد پروژۀ انتقال انرژی از میدان گازی مشترک پارس جنوبی، همزمان با پیروزی تروریستهای حامی ترکیه، به بندر کیلیس متصل خواهد شد؛ که صد البته رژیم اسرائیل از آن سود خواهد برد.
با توجه به مداخلات متعدد و رقابتهای منطقهای، وضعیت سوریه همچنان در پیچیدهترین وضعیت خود قرار دارد. در حالی که بحران انسانی در این کشور بهویژه در مناطق تحت اشغال ترکیه و اسرائیل همچنان ادامه دارد، مداخلات این کشورها بهطور مستمر وضعیت را بحرانیتر کرده است. در این میان، واکنش جامعه بینالمللی و قدرتهای جهانی بسیار ضعیف بوده است و همین امر به اسرائیل و ترکیه اجازه داده است تا به سیاستهای توسعهطلبانهی خود ادامه دهند. این در حالی است که آینده سوریه بهشدت تحت تأثیر این مداخلات قرار دارد و ممکن است به تقسیم این کشور و ایجاد یک جغرافیای سیاسی جدید منجر شود.
نویسنده : نوید دانشور