تشکیل دولت اخوانی-ترکی در سوریه
در دوران حکومت حافظ اسد، شاخه اخوان المسلمین سوریه، برخلاف اخوان در مصر و تونس و دیگر کشورهای منطقه، اقدام به عملیات مسلحانه علیه دولت کرد. اعضای اخوان که برای رسیدن به اهدافشان دست به اسلحه بردند از سوی دولت سوریه سرکوب شدند. بنابراین به طور طبیعی در نگاه بخشی از اخوانیها این اقدام حافظ اسد اقدامی علیه اخوان المسلمین تفسیر شد. بنابراین شبکه اخوان المسلمین با حکومت خاندان اسد مخالف بودند و نظام سوریه نیز اخوان المسلمین را جریانی برانداز میدانست.
اخوانیها معتقد بودند که سر اخوان المسلمین باید در مصر باشد و دستهای اخوان یکی در سوریه و دیگری در تونس و مغرب باشد تا اخوان المسلمین بتواند از مشرق عربی تا مغرب عربی امتداد پیدا کند. ترکیه با شروع بیداری اسلامی و با توجه به سابقه و تجربه دولت اخوانی این کشور، به دنبال هدایت و رهبری جریان اخوان المسلمین و ایجاد روابط استراتژیک اخوانی در منطقه بود. اما سقوط محمد مرسی در مصر باعث شد اخوان المسلمین در منطقهی عربی دوباره بی سر شود. دستهای اخوان هم به جایی نرسید. در تونس نیز اخوانیها کوتاه آمدند و به سمت لیبرالیسم و سکولاریزه شدن رفتند. اخوان سوریه هم راه به جایی نبرد و بازیگران دیگری همچون داعش وارد میدان شدند که بسیار قویتر از اخوان عمل میکردند. در نتیجه این شوک ناگهانی، سیاست کلان اخوانی ترکیه با چالشی بسیار جدی مواجه شد. ضربهای که با رفتن مرسی به اخوان وارد شد، به نفع نظام سوریه تمام شد.
اما اکنون که بشار اسد صحنه را ترک کرده است، سلفیهای اخوان المسلمین یکی از گروه هایی هستند که در این کشور فعال خواهند شد.از آنجا که بنظر میرسد رهبری این گروههای اخوانی را ترکیه به عهده دارد باید دید آنها که مدعی نجات فلسطین و تشکیل حکومت عثمانی یا اخوانی هستند، آیا همراه با فلسطین و حماس خواهند بود یا رژیم صهیونیستی؟!
در عین حمایتی که اردوغان از حماس میکند، ترکیه تلاش کرده است روابط خود با اسرائیل را در حوزههای مختلف حفظ کند. گسترش مدام صادرات ترکیه به اسرائیل از سال ۲۰۰۰ به این سو و رسیدن آن به حجم ۶.۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۲ خود نمودی از آن است که آنکارا با داشتن ارتباط با طرفین جنگ و حمایت اخلاقی از یک سوی آن، بیشتر به دنبال بدست آوردن حمایت کشورهای اسلامی و عربی است. آن هم در راستای هدف بزرگ ترکیه یعنی نوعثمانی گری و رهبری جهان اسلام.
راهبرد «رهبری جهان اسلام» در سایهٔ تجارت با اسرائیل و حمایت از حماس با سقوط بشار اسد برای ترکیه و اخوان المسلمین شرایط پیچیدهای را به وجود آورده است. با پررنگ شدن حمایت ترکیه از گروههای اخوانی و حمایت از حماس، برای غزه ممکن است یک اجماع منطقهای جدید پدید آید که ترکیه، عربستان سعودی، امارات و قطر را به ویژه در همکاریهای دفاعی متحد کند و به طور بالقوه به یک اتحاد استراتژیک تبدیل شود.
با وجود این، مسئله غزه حل نخواهد شد چرا که ترکیه به رژیم صهیونیستی نیز وابسته است و نمیتواند همزمان برای کمک به آزادی فلسطین و کمک به رژیم صهیونیستی فعالیت کند بنابراین مسئلهی حل نشدهی غزه می تواند محیط گسترده تری از بی ثباتی را در منطقهی غرب آسیا ایجاد کند و ترکیه و کل منطقه را تحت تأثیر قرار دهد.
علاوه بر این، غیر از شبکهی اخوان المسلمین گروههای دیگری نیز در سوریه مدعی تشکیل حکومت هستند و از همه مهمتر اینکه ایالات متحده نیز با تشکیل چنین حکومتی مخالف است و از گروه های دیگری در سوریه حمایت خواهد کرد تا اخوانیها به جایی نرسند همانطور که اجازه نداد اخوان المسلمین مصر در قدرت بمانند.
در نهایت بنظر میرسد که ترکیه حتی با داشتن روابط نزدیک با حماس و شبکه اخوان المسلمین در منطقه نمیتواند به هدف خود یعنی رهبری جهان اسلام برسد به این دلیل که روابط با رژیم اسرائیل خود به خود دست ترکیه را برای همراهی با اخوانیها در سوریه میبندد مگر اینکه در روابط با رژیم صهیونیستی تجدید نظر کنند که چنین مسئله ای بعید بنظر میرسد با این حال حتی اگر اخوان المسلین بتوانند حکومتی اخوانی در سوریه تشکیل دهند باز هم مواضع ترکیه در قبال رژیم اسرائیل با مواضع اخوان المسلمین در تضاد است.
حکیمه زعیم باشی