اروپا متضرر بزرگ جنگ غزه

امین مهدوی

جنگ غزه در ابعادی بسیار بزرگ در حال گسترش است و بنظر می رسد که هیچ اراده جدی و محکمی برای پایان دادن به آن از طرف های درگیری به ویژه رژیم صهیونیستی و حامیانش وجود ندارد. اگر این جنگ تبدیل به یک جنگ طولانی مدت و فرسایشی شود، احتمالا بزرگترین بازنده آن اتحادیه اروپا خواهد بود.

اروپا که درگیر بحران های گسترده ای از مهاجران تا مشروعیت و جنگ اوکراین است، اکنون با یک چالش جدی و بزرگ دیگری مواجه شده است. جنگ در غزه میتواند اثرات عمیقی بر شرایط این قاره بگذارد و این موضوعی است که سیاست مداران اروپایی از آن آگاهی دارند و باید برای جلوگیری از عواقب سهمگین آن به فکر چاره اندیشی باشند اما  بنظر می‌رسد که همراهی گسترده قدرت های اروپایی با رژیم اسرائیل یک جنگی با خسارت های زیاد را رقم بزند.

اثرات جنگ بر اروپا

این جنگ اثرات کوتاه مدت و بلند مدتی بر اروپا خواهد داشت که مشخص ترین آن موضوع جنگ اوکراین است، اگر این یک جنگ فرسایشی بلند مدت باشد یعنی اوکراین دیگر اولویت اصلی ایالات متحده نخواهد بود و آمریکا تأمین تسلیحات برای اوکراین را به عنوان اولویت اصلی نمی‌تواند تضمین کند. این یعنی اروپا با یک چالش بسیار بزرگ روبه رو است، اول اینکه آنها طبق گفته کارشناسان و سیاست مداران خودشان شانسی برای پیروزی در جنگ ندارند و باید با شرایط روسیه برای اتمام جنگ کنار بیایند، زیرا در تأمین سلاح برای اوکراین هم اکنون هم با کاستی و کمبود روبه رو هستند و اگر حمایت های ایالات متحده نبود اروپا به تنهایی نمی‌توانست از پس این چالش بر بیاید[1]. در کنار آن مسئله مهم‌تر ضربه به اعتبار طرف غربی است که اوکراین  را در یک شرایط جنگی قرار داد و با تاکید فراوان مبنی بر حمایت همه جانبه از آن حالا دیگر اوکراین اولویت اصلی نیست و این برای اوکراین، اروپا و البته آمریکا گران تمام خواهد شد که نتیجه اعتماد به آنها جز ویرانی و شکست چیزی دیگری نبوده است. این یعنی درستی صحبت روسها که اوکراین بازیچه دست غربی ها شد و حاصل آن جز ویرانی و برادر کشی چیزی نبود و خود این موضوع میتواند دست مایه تبلیغات گسترده روسیه برای گسترش نفوذ فرهنگی و سیاسی اش در کشورهای دیگر اروپای شرقی شود و همچنین نقطه مقابل طرح گسترش اتحادیه اروپا است، در واقع عقب نشینی از اوکراین به احتمال زیاد یعنی از دست دادن بخش عمده ای از سرمایه اجتماعی در اروپای شرقی که میتواند برای طرح گسترش اتحادیه اروپا یک معضل و چالش دیگر به همراه آورد.

از دیگر اثرات این جنگ میتوان به تامین انرژی اشاره کرد، بخشی از منابع انرژی اروپا از طریق دریای مدیترانه و سواحل اسرائیل(فلسطین اشغالی) تامین می‌شود که اگر امنیت در این ناحیه به خطر بیوفتد، به این معنی است که اروپا با یک مسئله امنیتی مهم رو به رو خواهد شد یعنی تأمین انرژی و سوخت به ویژه برای زمستان[2].

پیدا کردن یک جایگزین مناسب، امن و ارزان قیمت در کوتاه مدت برای آنها تقریبا غیر ممکن است و این می‌تواند یک اهرم فشار مناسب برای کشوری مانند روسیه باشد که بتواند از انرژی برای اقناع اروپا استفاده کند. در واقع این جنگ میتواند فرصت بازگشت و نزدیکی مجدد اروپا و روسیه را فراهم کند موضوعی که احتمالا موافقان و مخالفان خاص خود را خواهد داشت.

همچنین مسئله مهم دیگری که وجود دارد و این جنگ میتواند آنرا تشدید کند، بحران مهاجران در اروپا است. موضوعی که بسیار چالشی و محل بحث جدی در اتحادیه اروپا است و برخی از آن به عنوان یک گسل نیمه فعال برای فروپاشی اتحادیه اروپا یاد میکنند. این بحران میتواند بزودی شروع شود آنهم از ترس گسترش جنگ به مناطق دیگر و اگر این اتفاق بیفتد اروپا با معضل بزرگی روبه رو خواهد شد، به ویژه اینکه رویکرد سرسختانه آنها در قبال اسلام منجر به یک انزجار در پناه جویان افراطی میشود که میتوانند چالش های امنیتی گسترده ای برای کشورهای اروپایی ایجاد کنند. بنابراین اروپا باید به فکر چاره اندیشی برای جلوگیری از گسترش این جنگ شود و با رعایت اصل تعادل و انصاف بتواند نقش یک میانجی مهم را بازی کند و از تبعات این جنگ بکاهد. کاری که تا امروز انجام نداده است. باید دید در آینده جنگ آیا حمایت اروپا از رژیم صهیونیستی با وجود جنایت‌های بزرگش همچنان ادامه خواهد داشت یا مواضع قبلی خود را کنار گذاشته و حساب خود را از این جانیان جدا می‌کنند؟!

 [1] euractiv.com

[2] ifri.org