اتحاد شرقی
روزنامه تلگراف چاپ انگلیس نوشت: «تصمیم شی جینپینگ، رئیسجمهوری چین مبنی بر اعزام دیپلمات ارشد کشورش به روسیه در هفتهای که سالگرد حمله روسیه به اوکراین بود، نقطه عطف قلمداد شد. هنگامی که یکی از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد به کشور دیگری حمله میکند، سپس یک عضو دیگر این شورا از محکومیت چنین حملهای خودداری میکند و ۳ عضو دیگر هیچ استراتژی جمعی برای بررسی آشکار نقض قوانین بینالمللی ارائه نمیدهند، در نتیجه بشریت وارد «دوره سیاه و غیرقابل پیشبینی» میشود.
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه و شی جین پینگ هدف مشترکی را دنبال میکنند؛ آنها غرب بویژه آمریکا را تضعیفشده میدانند اما هر دو نسبت به نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین غربی احساس خطر میکنند. همچنین هر دو در صورت نیاز، دستور کاری را درباره گسترش حوزه نفوذ خود از طریق سازوکار نظامی دنبال میکنند. پس از سالها اکنون محور چین-روسیه به جای آنکه به دنبال بهرهبرداری آشکار از شکنندگی استانداردهای بینالمللی باشد، به تغییر آنها روی آورده است.
حمایت ضمنی چین از ماجراجویی روسیه (که احتمالا بزودی شامل پر کردن ذخایر تسلیحاتی مسکو شود) یک نوع شراکت استراتژیک را تایید میکند که طی سالها در حال رشد بوده است. همچنین با توجه به اینکه بسیاری از کشورها به لحاظ مالی به روسیه وابسته هستند، اقدامات پوتین در صحنه جهانی همچنان «بدون مجازات و پاسخگویی» باقی مانده است. یک زمانی جهان امیدوار بود رشد اقتصادی پکن باعث شود چین «هنجارهای بینالمللی» را بپذیرد اما در عوض شی جینپینگ به دنبال سلطه بر دریای جنوبی چین و ارائه نوعی «اقتدارگرایی» به عنوان جایگزینی برای دموکراسی غربی بوده است. به طور مختصر میتوان به چنین دیدگاهی اشاره کرد که ما در یک «جنگ سرد جدید» هستیم. جهان در حال تقسیم به ۲ حوزه نفوذ است که کشورهای دیگر ناچارند یک طرف را انتخاب کنند. چیزی که این دوره را خطرناکتر میکند، فرسایش و تحلیل «معماری امنیتی» است؛ عاملی که مانع بدتر شدن جنگ سرد قبلی شد.
هفته گذشته ولادیمیر پوتین طی سخنرانی سالانه خود اعلام کرد روسیه پیمان استارت نو را تعلیق خواهد کرد و این بدان معناست که پس از 5 دهه کنترل ذخایر تسلیحاتی، ممکن است وارد رقابت تسلیحاتی جدیدی شویم. از طرفی چین ذخایر تسلیحات هستهای خود را ظرف یک دهه آینده افزایش خواهد داد و کرهشمالی احتمالا دارای کلاهک هستهای و موشک بالستیک است. با تمام این تفاسیر، از پایان جنگ دوم جهانی تهدید هستهای در حال حاضر احتمالا شدیدتر از هر زمان دیگری است و این مساله ضرورتی را برای حل بحران اوکراین ایجاد میکند.
جهان باید بپذیرد ما در یک «جنگ سرد جدید» هستیم و این مساله نیازمند پیشبرد موقعیت دفاعی، محافظت از تجارت و همکاری با کشورهای همفکر جهت دفاع از ارزشها و استانداردهاست. ما در حال تجربه یک نقطه عطف بزرگ در سیاست جهانی هستیم و همچنین وارد دورهای میشویم که به مراتب بیثباتتر از نیمه دوم قرن بیستم است.
منبع: وطن امروز