مناقشه ژئوپولتیک در کرانه باختری و سواحل غزه
درحالی طی هفتههای اخیر رهبران مالی در سراسر جهان و نهادهای بینالمللی درباره پیامدهای منفی جنگ غزه بر اقتصاد بینالمللی هشدار داده و از اثرات سنگین این جنگ بر اقتصاد جهان یادکردهاند که درعینحال یکی از موارد مهم در جنگ غزه تأثیر آن بر آینده میدان گازی غزه است که رسانهها کمتر به آن توجه میکنند.
درحالی طی هفتههای اخیر رهبران مالی در سراسر جهان و نهادهای بینالمللی درباره پیامدهای منفی جنگ غزه بر اقتصاد بینالمللی هشدار داده و از اثرات سنگین این جنگ بر اقتصاد جهان یادکردهاند که درعینحال یکی از موارد مهم در جنگ غزه تأثیر آن بر آینده میدان گازی غزه است که رسانهها کمتر به آن توجه میکنند. میدان گازی غزه که یکی از منابع مهم مدیترانه شرقی بوده، در حدود دو دهه قبل کشفشده و تاکنون به دلیل مشکلات سیاسی و اشغالگری صهیونیستها به مرحله بهرهبرداری و عرضه کامل نرسیده است.
در ابتدا خاطرنشان میسازد که در سال ۱۹۹۵ میلادی ، توافقی تحت نام "اسلو 2" بین سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) و نمایندگان رژیم اشغالگر قدس امضاء شد که برمبنای آن تأسیس حکومت خودگردان فلسطین اعلامشده و محدوده اختیارات آن موردتوافق قرار گرفت. هرچند به نقل از الجزیره، باگذشت نزدیک به ۳۰ سال از این معاهده که الجزیره آن را معاهده ننگین اسلو نامیده است، فلسطینیها همچنان از پیامدهای سیاسی و امنیتی ناشی از این توافق فاجعهبار ضرر میکنند[1]، اما بر پایه این معاهده که کاملاً طبق میل و نفع اسرائیل، مناطق مختلف کرانه باختری و نوار غزه تقسیمبندی شده بود، حقوق دریایی تا 20 مایلی ساحل برای فلسطینیها تضمین شده است. بر این اساس مقامات تشکیلات خودگردان فلسطین در سال 1999یک قرارداد 25ساله برای اکتشاف گاز با گروه گاز انگلیس هم امضاء کردند. در سال 2000 دو چاه بزرگ گاز در سواحل غزه با ذخیره 4/1تریلیون مترمکعبی کشف شد که نزدیک به 60درصد ذخایر این منابع متعلق به سواحل فلسطینیها بود. درهمان مقطع، نخستوزیر سابق اسرائیل نیز اجازه آغاز عملیات حفاری چاه اول تحت مسئولیت تشکیلات خودگردان فلسطین را صادر کرده و عملاً مطابق قوانین خود نوشته و دیکته شده، نمیتوانستند ممانعتی برای آن داشته باشند.
اکنون اما وضعیت تغییر نموده است و طی سالهای اخیر بارها به منابع غنی و عظیم در این مناطق اشارهشده و طبق مطالعات منتشرشده اجلاس تجارت و توسعه سازمان ملل، منابع عظیم نفت و گاز در نوار غزه و کرانه باختری وجود دارد. این مطالعات اشاره داشته است: «در مناطق سرزمینهای اشغالی فلسطین ثروت هنگفتی از منابع نفت و گاز وجود دارد که به نظر میرسد کشور اشغالگر صهیونیستی مانع از بهرهبرداری فلسطینیها شده است.»[2]
باوجود پیامدهای موفقیتآمیز نظامی عملیات طوفان الاقصی برای نیروی مقاومت فلسطین و در ادامه انتقام وحشیانه اسرائیل از فلسطینیان و بمباران گسترده و شبانهروزی نوار غزه توسط ارتش اسرائیل که با هدف نابودی و تخلیه غزه صورت پذیرفت و کشتار بیرحمانه بیش از 16هزار نفر از کودکان، زنان و مردم غیرنظامی فلسطینی[3]، شاهد مرحله جدیدی از جنگ نابرابر صهیونیستها علیه ملت و مردم فلسطین هستیم. از مدتها پیش رژیم صهیونیستی با اشغال سرزمینهای فلسطینی و محروم کردن آنها از بهرهبرداری از ثروتهای طبیعی خود، میلیاردها دلار به اقتصاد فلسطین خسارت زده است. فلسطین دارای میلیاردها دلار ثروت و منابع طبیعی است که بهقدر مکفی نیازهای مردم این سرزمین را برآورده میکند، اما حضور اشغالگران صهیونیست و تسلط ظالمانه آنان بر این منابع و جلوگیری از بهرهبرداری از آن، فلسطینیها را از عواید آن محروم میکند. در همین خصوص مدتی قبل وزیر اقتصاد تشکیلات خودگردان فلسطین تأکید کرد فلسطینیان سالانه دهها میلیارد دلار از اشغالگری رژیم صهیونیستی در کرانه باختری و قدس اشغالی خسارت میبینند.[4]
یادآور میشود در تحقیقی که توسط موسسه تحقیقات کاربردی (ARIJ) تهیهشده و ارائهشده بود، خسارات سالانه حضور مستقیم و غیرمستقیم اسرائیل در سرزمینهای فلسطینی ۹.۴۶ میلیارد دلار برآورد شده است.[5] بر اساس این مطالعه، خسارات فلسطینیها به دلیل تسلط رژیم صهیونیستی بر منابع طبیعی (آب، گاز طبیعی، نفت و زمینهای کشاورزی) سالانه ۲.۶۳ میلیارد دلار برآورد شده است.
در پایان باید یادآور شد به مدت سه دهه اقتصاد فلسطین و وضعیت زندگی روزمره شهروندان فلسطینی تحت تأثیر توافقنامه اسلو و ملحقات آن درگرو تصمیمهای اسرائیل است که بهعنوان یک رژیم اشغالگر، همه ابعاد زندگی فلسطینیها را تحت کنترل گرفته است. در کنار تمام جنایات رخداده توسط صهیونیستها باید این نکته را هم اضافه نمود که این رژیم اشغالگر حتی به نیرنگهای طراحیشده توسط اسلاف خود در قالب توافقات مختلف هم احترامی قائل نبوده و با اقدامات اخیر خود نشان داده است که در حال تلاش برای چیره شدن بر تمام منابع طبیعی و خدادادی فلسطینیان میباشد. با توجه به این واقعیتها، موضوع حاکمیت بر غزه برای اسرائیلیها یک فاکتور مهم و حیاتی است که جهان اسلام بایستی نسبت به آن آگاه شده و به مقابله با آن برخیزد. اسرائیل بنا دارد که به جمع صادرکنندگان مهم گاز و بعدتر نفت بپیوندد. در20 سال گذشته اسرائیل از یک واردکننده صرف به یک صادرکننده گاز تبدیلشده و با تصرف و اشغال کامل غزه درصدد استفادههای بیشتری از منابع طبیعی آن است. همینجاست که بهوضوح بدعهدی و خوی اشغالگری این رژیم نمایان شده و تمام دنیا با چشمانی کاملاً باز شاهد این اشغالگری هستند.
[1] https://www.aljazeera.com/news/2023/9/13/what-were-oslo-accords-israel-palestinians
[2] https://www.un.org/unispal/document/auto-insert-186101/
[3] https://www.aa.com.tr/tr/dunya/israilin-gazzeye-yonelik-saldirilarinda-olen-filistinli-sayisi-16-bin-248e-yukseldi/3074084
[4] http://fna.ir/3dj85m
[5] http://fna.ir/1scjt3