مذاکرات شکننده ایران و آمریکا
تضمینهای ایران در برابر نقض توافق: ایران به دنبال تضمینهای محکمی است تا در صورت خروج یا نقض توافق توسط آمریکا (مانند سال 2018) متضرر نشود. گزینههایی مانند معاهده مصوب کنگره آمریکا مطرح شده، اما به دلیل نفوذ لابیهای طرفدار اسرائیل در کنگره، این امر بعید است. پیشنهاد دیگر، جریمه مالی برای آمریکا یا بازگشت اورانیوم توسط روسیه در صورت تخلف آمریکا است، اما اجرای این مکانیسمها همچنان مبهم است

دور دوم مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در رم، با میانجیگری عمان، در تاریخ 20 آوریل 2025 به مدت چهار ساعت برگزار شد و به گفته مقامات آمریکایی پیشرفت قابلتوجهی داشت. قرار است مذاکرات فنی در ژنو طی هفته جاری ادامه یابد و یک دیدار دیپلماتیک سطح بالا نیز آخر هفته در عمان برگزار شود. استیو ویتکاف، نماینده ویژه دونالد ترامپ، به دنبال نهایی کردن توافق در 60 روز است، اما عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، به دلیل پیچیدگیهای فنی و سطح بالای بیاعتمادی بین دو طرف، این زمانبندی را چالشبرانگیز میداند.
چالشهای اصلی مذاکرات:
1) ذخیره اورانیوم غنیشده ایران: آمریکا خواستار نابودی یا انتقال ذخیره به کشوری مانند روسیه است، اما ایران اصرار دارد که اورانیوم در داخل ایران باقی بماند.
2) تضمینهای ایران در برابر نقض توافق: ایران به دنبال تضمینهای محکمی است تا در صورت خروج یا نقض توافق توسط آمریکا (مانند سال 2018) متضرر نشود. گزینههایی مانند معاهده مصوب کنگره آمریکا مطرح شده، اما به دلیل نفوذ لابیهای طرفدار اسرائیل در کنگره، این امر بعید است. پیشنهاد دیگر، جریمه مالی برای آمریکا یا بازگشت اورانیوم توسط روسیه در صورت تخلف آمریکا است، اما اجرای این مکانیسمها همچنان مبهم است.[1]
مسئلهای که اهمیت دارد این است که ایران نه از سر ضعف بلکه با اعتماد به نفس وارد این مذاکرات شده است. برخی تحلیلگران معتقدند آمریکا دیگر قدرت برتر نیست و تهدیدات ترامپ نمایشی برای جبران ضعف است. ایرانیها با اطمینان به حفظ زیرساختهای هستهای خود وارد مذاکرات شدهاند. ایران نشان داده که در برابر فشارها مقاوم بوده و با عقبنشینیهای تاکتیکی، اهداف بلندمدت خود را دنبال میکند، مانند حفظ سانتریفیوژهای پیشرفته.[2]
اما دیپلماسی ایران و آمریکا به دلیل عوامل متعددی دچار شکنندگی است این مذاکرات پیچیده است و نمی توان نتیجه آن را پیش بینی کرد. بنابراین، هرچه مذاکرات جلوتر برود، پیچیدگی کار افزوده خواهد شد. از جمله عواملی که سبب شکنندگی مذاکرات می شود، می توان به موارد زیر اشاره کرد.
1. بیاعتمادی عمیق و تاریخی دو کشور
2. فشارهای داخلی و منطقهای به دو کشور
3. تجربههای تلخ گذشته ایران از نقض توافقات توسط آمریکا
4. زبان و لحن تهدیدآمیز ایالات متحده که می تواند ایران را از ادامه مذاکره با آمریکا منصرف کند.
زبان در دیپلماسی اهمیت دارد – نه تنها به عنوان ابزار متقاعدسازی، بلکه به عنوان بازتابی از عدم تقارن قدرت، حافظه تاریخی و مشروعیت داخلی. وقتی صحبت از دیپلماسی هسته ای می شود، جایی که عدم تقارن قدرت چشمگیر است، زبان اهمیت ویژه ای دارد.
در حال حاضر، دولت ترامپ در حال پیشبرد یک استراتژی مرحلهای است که به ایران فرصت دو ماهه میدهد تا بر سر توافق هستهای جدید مذاکره کند. در دولت وی، اجماع واضحی در مورد رویکرد ترجیحی ایالات متحده نسبت به ایران وجود ندارد. برخی از مشاوران ترامپ، مانند مارکو روبیو، وزیر امور خارجه و مایک والتز، مشاور امنیت ملی، از موضعی دفاع کردهاند که «همه گزینهها را روی میز نگه دارد»، در حالی که معاون رئیسجمهور جی دی ونس با مداخله مستقیم نظامی ایالات متحده با هدف جلوگیری از عبور از آستانه هستهای ایران مخالفت کرده است. این ترجیحات مختلف سیاستی به ماهیت خود توافق نیز گسترش یافته است. والتز خواستار «برچیده شدن کامل» برنامه هستهای ایران شده است، در حالی که استیو ویتکاف، فرستاده ویژه خاورمیانه، «برنامه راستیآزمایی» را برای کاهش ترس از سلاحسازی پیشنهاد کرده است.
به موازات آن، واشنگتن سیگنالهای نظامی خود را در تلاشی آشکار برای تقویت اهرم مذاکره تشدید کرده است. یکی از اولین اقدامات اجرایی دولت ترامپ، اجازه انتقال بمبهای MK-84 به رژیم اسرائیل است. اگرچه این بمبها فاقد ظرفیت نفوذ به تأسیسات عمیقاً مستحکمشدهای مانند تأسیسات فردو یا نطنز ایران هستند، اما میتوانند در حملات مشترک علیه مؤلفههای بالای زمینی یا محافظتشده سبک برنامه هستهای ایران، از جمله سایتهای تولید سانتریفیوژ، مراکز مونتاژ موشکهای بالستیک، یا تأسیسات تحقیقاتی با کاربرد دوگانه، مستقر شوند.
این وضعیت با استقرار بمب افکن های رادارگریز B-2 در دیگو گارسیا، پایگاه استراتژیک ایالات متحده در اقیانوس هند، تقویت شد. همزمان، نیروهای ایالات متحده یک سری حملات هوایی و دریایی را علیه مناطق تحت کنترل انصارالله در یمن به عنوان بخشی از یک کارزار گسترده تر برای ایمن سازی مسیرهای دریایی انجام دادند. روی هم رفته، این اقدامات تلاشی برای ایجاد مذاکرات هستهای حول یک چارچوب قهرآمیز قوی است - چارچوبی که آمادگی نظامی آشکار را با انعطافپذیری لفاظی ترکیب میکند و در عین حال نیاز به یک تغییر اساسی را نادیده میگیرد.
آمریکایی ها باید بدانند موفقیت در مذاکره با ایران، مستلزم درک برنامه هسته ای ایران به عنوان نمادی از حاکمیت، مشروعیت، قدرت و غرور ملی است. درخواستها برای برچیدن کامل برنامه ی هستهای ایران، حاکی از عدم شناسایی این ابعاد توسط آمریکا است.
بنابراین اگر ایالات متحده به دنبال مذاکره سازنده با ایران باشد، نخبگان سیاسی اش باید تلاشی هماهنگ برای تنظیم مجدد زبان دیپلماتیک خود انجام دهند. امکان ارزیابی مجدد مستلزم شناخت سابقه تاریخی، از جمله درک فرصت های از دست رفته گذشته برای پذیرش چارچوبی است که در آن گفتگو به عنوان یک مسئولیت متقابل تلقی شود. گفتگوهای اولیه در عمان و رم نشان داده است که تغییر در روایت و زبان قهری می تواند پایه و اساس سازنده ای برای آغاز مذاکرات هسته ای ایجاد کند. چالش واقعی در حفظ روایتی غیرقهری برای ایجاد یک پایه محکم و تضمین یک توافق پایدار است.[3]
[1] . https://www.theguardian.com/world/2025/apr/20/moscow-may-gain-key-role-in-iran-nuclear-deal-as-us-talks-progress